نخست آنکه این نام، از نام خانوادگی یک کودک نابینای فرانسوی گرفته شده است. لوئیس بریل که در نوجوانی نابینا شد در حدود ۲۲۰ سال پیش در پاریس، برای نخستین بار در جهان، خطی شامل نقاط را ابداع کرد که برای نابینایان امکان خواندن و نوشتن را فراهم میساخت.
اگر چه خدمت انساندوستانهی او در زمان حیات خودش، مورد قدردانی قرار نگرفت، اما اکنون این اثر نبوغآمیز وی، صورتی جهانی یافته و صدها هزار نابینا در سراسر جهان برای ارتباط با سایرین، از آن بهره میگیرند.
اما در ایران قدیم، گویا سابقهی این ابتکار، فراتر از اینها است و اگر چه سوابق مکتوب قابل توجهی از این موضوع وجود ندارد اما شواهدی گرانبها از وجود نابینایان تحصیلکرده و اهل ادبیات در تاریخ ایران موج میزند.
شاید بتوان گفت پدر شعر پارسی، رودکی بزرگ، سرآمد نابینایان تاریخ ادبیات ایران است که بر حسب برخی شواهد، تا نیمههای عمر، بینا بوده و سپس احتمالا به خاطر بیماری، نابینا شده است.
یکی از محققین قرن هفتم، کتابی در باره زندگینامه صدها نابینای تأثیرگذار در تاریخ تدوین کرده که اثر گرانبهایی است و در مقدمات کتاب، یادآور شده که در تاریخ کشورمان، نابینایان زیادی بودهاند که نه تنها منزوی و دور از جامعه نبودهاند بلکه صاحب مناصب و مشاغل اجتماعی بسیار ارزشمندی همچون صحاف، کتابفروش، ادیب، تاجر و حتی فرمانده لشکر بودهاند.
پیش از این در گفتارها و مقالاتی، نگاهم به موضوع معلولیت و اینکه سابقهی توجه به این گروه از شهروندان در سرزمین خودمان و نیز در متون دینی از جمله نهج البلاغه، بسیار قابل توجه است پرداختهام.
اکنون مایلم به این نکته اشاره کنم که از این سابقه و تجربیات تاریخی گذشته، آنچه امروز بیشترین اهمیت را دارد این است که نابینایان مانند سایر شهروندان، باید امکانات زندگی اجتماعی را در اختیار داشته باشند و از تمام مواهب حیات جمعی برخوردار گردند.
این مهم تنها با خط بریل – که البته اهمیت بسیاری در تحصیل و خواندن و نوشتن این گروه از افراد دارای معلولیت دارد – محقق نمیشود بلکه باید تمام وسایل ارتباطی، کتابها، رسانهها، تلفنهای همراه و اسباب و لوازم تردد اجتماعی نابینایان و همچنین تفریحات و گشت و گذارهای علمی آنان، و نیز مسیرهای تردد فیزیکیشان در معابر شهری و روستایی، ساختمانها و اماکن عمومی و آموزشی، برای این گروه از افراد دارای معلولیت، دسترسپذیر گردد.
البته، بریل شاید مهمترین بخش دسترسپذیری برای نابینایان را تشکیل دهد، چون تنها وسیلهی ارتباطی گستردهی آنان با جهان خارج است و در واقع، بخش بزرگی از معرفت و شناخت وسیعی که افراد بینا با چشم به آن دست مییابند از طریق خط بریل برای نابینایان محقق میشود.
متأسفانه، منابع بریل، امکانات بریل، متخصصین بریل و کارشناسان این زبان، در ایران و نیز در استان ما بسیار اندک و کمشمار هستند و به همین خاطر کمتر از ۱۰ درصد نابینایان، به این منابع و امکانات دسترسی دارند. بنا بر این جای تلاش و کار زیادی برای انساندوستان و مدیران دلسوز و مسؤول، وجود دارد که امیدواریم اعتبارات و منابع مالی بیشتری در نهادهای مختلف برای این کار اختصاص یابد تا بتوانیم در هر محلهای یک کتابخانه و یک مرکز رسانهای ویژهی نابینایان داشته باشیم.
به یاد داشته باشیم که بسیاری از ما که از نعمت بینایی برخورداریم هر لحظه ممکن است در اثر یک بیماری، یک حادثه یا یک فرایند ناشناختهی حوزه سلامت، دچار نابینایی یا کمبینایی شویم و قطعا اگر خود را به جای یک فرد نابینا بگذاریم به این گروه از شهروندان حق خواهیم داد که از کلیه امکانات و فرصتهای زندگی اجتماعی مانند سایرین برخوردار باشند. بنا بر این بسیار طبیعی است که خود را به عنوان یک شهروند و یک انسان، در برابر این گروه همنوعانمان مسؤول دانسته و برای گسترش نهضت دسترسپذیری اسباب و لوازم زندگی اجتماعی برای این گروه از معلولین، تلاش مسؤولانهتری داشته باشیم.
نابینایان، مانند سایر شهروندان باید بتوانند به کوچه و خیابان بروند، خرید و تفریح و بازی کنند، به تنهایی قادر به کار و اشتغال باشند، از زندگی آبرومندی برخوردار باشند، ازدواج کنند، فرزند داشته باشند و برای زندگی فرزندان خود نیز برنامه و آینده فراهم کنند. همه ما میتوانیم در راه مناسبسازی مسیر زندگی اجتماعی برای نابینایان گام برداریم.
مسعود فیروزی
مدیر کل بهزیستی خراسان رضوی
نظر شما