همه آمده بودند، از زن و مرد، جوان و نوجوان، ورزشکار و غیر ورزشکار کنار هم نشسته بودند، فارغ از هر تفکری، با یک نگاه، با یک قلب و با یک نیت، آمده بودند تا در کنار کسانی قرار بگیرند که به آنها بگویند شما هم متعلق به این جامعه هستید و شما تنها نیستید و شما تنها فرشتگان روی زمین هستید.
صبح پنجشنبه ۱۱ آذر ماه هوای خزانی پاییز کم کم نوید فصل سرما را می داد ابرها تیره بودند و آسمان کردستان تاریک شده بود، انگار میخواستند اشک بریزند، روز خوبی بود بوی باران را حس میکردم و انگار مه و خورشید و فلک همه آماده بودند تا روزی خوش را برای ورزشکاران رقم بزنند.
ورزشکاران را گفتم، آری افرادی که هر هفته در پنجشنبههای مهربانی کنار هم جمع میشوند تا در آغوش جامعه خود را نشان بدهند، امروز سوای آن هفتههای دیگر بود چون فراخوان بزرگی در سنندج انتشار یافته بود تا اینبار در خلوت پیشکسوتان ورزش، قهرمانان و مسئولین حضور پیدا کنند و به آنها نوید و امید بدهند.
مجموعه ۲۲ گولان سنندج میزبان ورزشیها بود، افرادی که به جز ورزش، مردانگی و رادمردی را سرلوحه خود قرار داده بودند تا بگویند معلول تنها نیست و ما همه در کنار آنها هستیم.
ساعت مانده بود به ۱۰ صبح باران شروع شد، آسمان بوی بهشتی خود را در آسمان سنندج پخش کرده بود تا زیبایی امروز را چند برابر کند، مادران و پدران، فرشتههایشان را به سالن آوردند یکی بر روی ویلچر و یکی دیگر در آغوش و یکی دیگر تنها.
سیل جمعیت در سالن جانبازان و معلولین سنندج موج میزد، بچهها به صف شدند و در مقابل چشمان مهمانان رژه رفتند تا با قلب هایشان بگویند ما هم میتوانیم، همه به احترامشان بلند شده بودند و برایشان دست میزدند، چه حس خوبی داشتند بچهها انگار زندگی دوباره برایشان مملو از محبت شده بود.
آنچه در ارتباطات اجتماعی با معلول باید در نظر گرفت، این نکته است که ارتباط با آنها، باید همراه احترام باشد و از ترحم به ایشان دوری گزید. تفاوت این دو نوع رفتار در این است که در اولی، طرفِ مورد احترام، انسانی بزرگ به شمار میآید؛ اما در گزینه ترحم، مخاطبْ انسانی ذلیل و خوار شمرده میشود که باید همواره دست او را گرفت و به شخصیت و روحیات وی، اندک توجهی نمیگردد. به یاد داشته باشیم آنچه توانایی را میسازد، اراده است و اراده اگر بخواهد جاری شود، هیچ بهانهای را نمیشناسد.
امروز همه برای احترام آماده بودند و همین مسئله باعث شد شور و شوق شادمانی را در چشمان این قشر از جامعه دید، چه مربیان دلسوزی که همانند مادرانشان در کنار آنها بازی میکردند تا حس قوت قلب را به آنها الحاق کنند.
سوت نرمش به صدا درآمد و ورزشکاران معلول همانند دیگر ورزشکاران تمرینات اولیه خود را آغاز کنند، کمی از نرمش معلولین نگذشته بود که کم کم بزرگان ورزش کردستان که بیشتر آنها استخوان شکسته و سفید مویان بودهاند در کنار این افراد مشغول به نرمش شدند تا در دورهمی ورزش عشق را به نمایش بگذارند.
معلولان باید فرصت یابند تا استعدادهای خلاّق هنری و فکری خود را رشد داده و آن را نه تنها برای منافع خود، بلکه برای غنی سازی جامعه به کار گیرند. به این منظور، باید دسترسی آنان برای مشارکت در فعالیتهای فرهنگی تضمین شود. از شمار این اقدامات، میتوان تهیه وسایل کمک ارتباطی برای ناشنوایان، منابع و مطالب علمی به خط بریل یا نوارهای صوتی برای اشخاصی که دچار اختلالات بینایی در سطح مختلف هستند، و خواندنیهایی که از لحاظ کمی و کیفی باتوان و استعداد افراد کم توان ذهنی مناسب باشد را نام برد.
ساعت به ۱۱ نزدیک شده بود، توپ والیبال، فوتبال و بسکتبال در بین بچه ها موج میزد و آن طرف دیگر نیز کماندار معلولین به تنهای مشغول به تمرین بود، کمی نگذشت که صدای هورا و شادی بسکتبالیستهای بانوان و آقایان به گوش رسید، از سالن خود به جمع بچه ها اضافه شدند تا بسکتبال را در کنار احترام، شادی را باهمدیگر تقسیم کنند.
چقدر جامعه ورزشی ما از این روزها در تاریخ خود کم دارد، چقدر دلهای ما کوچک شده است که نمیتوانیم زیاد در کنار فرشتههای زمینی سرزمین مادریمان باشیم، آیا باید فقط در مناسبت ها در کنار هم باشیم؟
کمک و یاری رساندن به هم نوع، فضیلتی است بزرگ و در اسلام سفارش زیادی به آن شده است. البته این کمک باید به حال کمک گیرنده مفید باشد و موجب ناراحتی او نشود. کسانی که با انگیزه خودنمایی، ارضای حس خود بزرگ بینی و فخرفروشی به دیگران کمک می کنند، راه خطا می روند. در این میان، کمک به افراد معلول، برداشتن همه موانع و مشکلات نیست، بلکه کمک به انجام کاری است که این افراد از عهده آن برنمی آیند. فراهم ساختن امکانات شرکت واقعی معلولان جسمی در زندگی اجتماعی، در آن ها دلگرمی، اعتماد به نفس و نشاط می آفریند.
سوت پایان ورزش به صدا درآمد، اهالی ورزش کنار هم ایستاند و مدال های طلایی رنگ را در دست گرفته بودند تا به پاس تلاششان از آنها تقدیر کنند، دوباره همه به خط شدند و باهم یکصدا فریاد میزنند ما هم میتوانیم.
یکی یکی به همراه پدران و مادرانشان آمدند تا مدال زرین را بر گردن آویزند، تا شوق را برای ورزش کردن را چند برابر کنند، مدال بر گردنشان خودی نشان میداد انگار روزی جدید از زندگیشان داشت رقم میخورد.
ولی در کنار اینها نمیتوانم از اشک های شوق والدین به راحتی گذر کنم، مادران این بهشتیان روی زمین برای بزرگ کردن فرزاندشان تلاشهای زیادی میکنند، ولی بزرگ کردن یک بچه با معلولیت ذهنی و حرکتی امری ستودنی است.
هیات معلولین و جانبازان استان کردستان این روز را برای شادی و شور و شعف معلولین این دیار ساخت تا به همه بگوید ما همه میتوانیم.
سالار، ندا، روژین، پیام، نسیم و حدیقه و بسیاری دیگر که فرشتههای زمین هستند دوست دارند کنارشان باشیم، پس بیایم کنارشان باشیم و آنها را تنها نگذاریم.
گفتنی است: سوم دسامبر مصادف با ۱۲ آذر از سال ۱۹۹۲ و از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی معلولین اعلام شده است. بیش از پانصد میلیون نفر به دلیل نقص در سیستم مغزی، جسمی و حسی از معلولیت رنج میبرند.
نظر شما