محسن توحیدی مقدم
معاون پشتیبانی و توسعه منابع انسانی بهزیستی خراسان رضوی
مدیریت منابع انسانی، یکی از مهمترین ارکان هر سازمان است. در واقع میتوان گفت بدون مدیریت صحیح منابع انسانی، سازمان به اهداف خود دست نمییابد. کار مدیریت منابع انسانی این است که با روشهای علمی مبتنی بر سوابق مستند، آموزشهای کاربردی و علمی، بهینهسازی نیروهای انسانی، رفع مشکلات مسیر تحرک و تکامل نیروی کار سازمانی و با ایجاد کمترین هزینه، بیشترین بهرهدهی نیروی انسانی را برای سازمان ایجاد کند.
در سازمان بهزیستی مانند بسیاری از دستگاههای دولتی دیگر، از سالها پیش معاونتی برای این موضوع در سطح کشور و استانها اختصاص داده که وظایف مهمی نیز برعهدهاش گذاشته است. برخی گمان میکنند که وظیفهی معاونت توسعه و مدیریت منابع انسانی، صرفا حضور و غیاب افراد یا تعیین ساعات اضافهکار و امثال آن است. در حالی که این معاونت، هم به جهت اشراف بر منابع مالی سازمان و هم به خاطر مدیریت منابع انسانی، مهمترین رکن بهزیستی به حساب میآید و وظایف و اهدافی که برای آن تعریف شده، نشانگر اهمیت آن در ساختار سازمان میباشد.
در سالهای گذشته که استان خراسان بزرگ بنا بر تصمیمات دستگاههای متولی در کشور، به سه استان تقسیم گردیده، خراسان رضوی را یک استان مجزا تعریف نموده که در ابتدای تقسیم حدود ۱۵ شهرستان داشت و امید میرفت که با کوچکشدن استان و محدود شدن شهرستانها اشراف بیشتری بر امور و منابع انسانی آن صورت گیرد. اما با گذشت زمان و تغییر نیازها و برنامهریزیها اکنون تعداد شهرستانهای استان خراسان رضوی به بیش از دو برابر آن موقع رسیده و پیشبینی میشود که طی دههی آینده نیز این تعداد باز هم افزایش یابد.
نیروهای جدید یک پنجم بازنشستهها
بدیهی است که افزایش شمار شهرستانها مسؤولیتها و وظایف معاونت پشتیبانی و توسعه منابع انسانی را سنگینتر میسازد و مشکلات و دشواریهای پیش رو را بیشتر میکند. البته رسالت معاونت پشتیبانی و توسعهی منابع انسانی این است که این مشکلات را از پیش پا بردارد و با تغییرات جدید هماهنگ شود اما باید در نظر داشت که با وجود این همه گسترش در سطح جغرافیایی و ساختاری دولت در استان، متأسفانه منابع انسانی سازمان، چنانکه باید توسعه نیافته و تعداد استخدامیهای بهزیستی استان در ده سال گذشته، حتی یک پنجم نیروهای بازنشسته و خروجی سازمان نیز نبوده است.
هنگامی که به این وضعیت توجه کافی داشته باشیم این سؤال مطرح میشود که با وجود ثابت ماندن نسبی نیروهای انسانی چگونه ممکن است حدود ۱۷ شهرستان جدید التأسیس را از نظر ساختار سازمانی، تشکیلات، بودجه، اعتبارات، مستحدثات، تأسیسات، تجهیزات اداری، فنی و لجستیکی، پشتیبانی نمود؟
و اگر دقت شود که در طول این سالها با وجود اضافه شدن این همه شهرستان، افزایش اعتبارات و نیروهای انسانی، به هیچعنوان معادل این گسترشها نبوده، و در عین حال، هیچگونه خللی در خدمات بهزیستی به جامعهی هدف، ایجاد نگردیده و به روایت نهادهای مسؤول استان، حتی بهتر از گذشته هم شده، میتوان قضاوت منصفانهای نسبت به محدودیتها و توانمندیهای این معاونت، ابراز کرد.
گسترش واحدها و ادارات بهزیستی و کاهش نیروی انسانی
بخشهای مختلف اداره نیروی انسانی، بودجه، امور مالی، پشتیبانی و مهندسی، رفاه، بیمه و تربیتبدنی، دبیرخانه و امور حقوقی، از زیرمجموعههای معاونت پشتیبانی و منابع انسانی میباشند. روزانه دهها قلم کالا و ملزومات و تجهیزات توسط بخشهای مختلف سازمان خریداری و مورد استفاده قرار میگیرد. دهها نفر به مأموریتهای اداری در سراسر استان اعزام میشوند، دهها وسیلهی نقلیه کارکنان را در سطح استان و شهرستانها جابجا میکند، رانندگان این خودروها، خود وسایل نقلیه، شاغلینی که در هر رده و رستهی کاری باید به مأموریتهای تخصصی بروند، جذب نیروی انسانی و برقراری سیستم پرداخت حقوق و مزایای نیروهای استخدام شده یا بازنشسته، رسیدگی به مسائل تغذیه، نیازهای مالی مراکز، یارانهها، مسائل فنآوری اطلاعات، سامانهها، اسناد و مکاتبات، و پشتیبانی از آموزش کارکنان و مدیران سازمان، تنها بخشی از مسائلی است که همواره باید مورد رصد و بازبینی و بررسی باشند و مرتبا به روز شوند.
اگر در نظر بگیریم که تمام ۳۲ شهرستان استان، به طور منظم و مستمر، همین نیازها را دارند و باید به تمام امور آنها از قبیل مرخصیها، اضافه کارها، نیروهای خرید خدمت، قراردادهای بخش غیر دولتی، یارانهها، تجهیزات اداری، وسایل کمکتوانپزشکی، پاسخگویی به مراجعات اداری، جذب نیروها، مدیریت و نظارت بخشهای غیر دولتی و مسائلی از این دست رسیدگی شود، آنگاه به اهمیت و جایگاه مدیریت و توسعه منابع انسانی بهزیستی واقف می شویم.
افزایش بهرهوری نیروی انسانی؛ هدف نهایی مدیریت منابع انسانی
درواقع باید بدانیم که هر عاملی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر کارآیی و بهرهوری نیروهای انسانی سازمان تأثیر بگذارد، در حوزهی مدیریت منابع انسانی قابل بررسی است. در یک مورد حاشیهای، مثلا اگر مراجعات اعضای جامعهی هدف به گونهای باشد که حجم بیشتر آن، در ساعات پایانی روز کاری انجام شود، یعنی مراجعین اداری، تحت تأثیر عوامل مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی، آخرین ساعات اداری روز را برای انجام کارهایشان انتخاب کنند و این موضوع حجم مراجعات در این ساعات را بالا ببرد و نیروهای انسانی شاغل در قسمت پاسخگویی به این مراجعات، در نتیجهی این بالا رفتن حجم مراجعات، دچار فرسودگی شغلی شوند و این تأثر، کارآمدی این نیروها را کاهش دهد و یا از طریق تأثیر و تأثر متقابل، خانوادهها، اطرافیان و همکاران آنها را نیز تحت تأثیر بگیرد، این موضوع باید در مدیریت منابع انسانی سازمان، مورد بررسی و چارهجویی قرار گیرد.
همچنین اگر به طور خاص، اعضای جامعهی هدف سازمان بهزیستی، بنا به علل مختلف اجتماعی و اقتصادی، یکباره حجم زیادی از مراجعات را ایجاد کنند و ادارهی هماهنگی و پذیرش یا مراکزی که مددجویان را پذیرش میکنند در نتیجهی این ازدیاد حجم مراجعین، دچار چالش جدی شوند، این بخش مدیریت منابع انسانی است که باید چارهای برای رفع این مشکل پیدا کند.
همچنین، بکارگیری فنآوریهای نوین و افزایش نقش آنها در کارآیی و کارآمدی نیروی انسانی سازمان، یکی از بخشهای مهم بهرهوری است که در بخش مدیریت منابع انسانی، تعریف و اجرایی میشود. اکنون سالها است که اینترنت، جزو بخش جداییناپذیر زندگی همهی شهروندان شده و تقریبا همهی شهروندان ایرانی، بدون در نظر گرفتن جایگاه و موقعیت اجتماعی و اقتصادی، دست کم یکی از وسایل ارتباط جمعی را با خود دارند. همچنین کمتر سازمان و ادارهای در شهرهای سراسر استان یا حتی در روستاهای دور افتاده پیدا میشود که حداقل یک کامپیوتر یا یک چاپگر خانگی یا امکانات رایانهای را نداشته باشد.
الکترونیکیسازی خدمات در راستای توسعه دولت الکترونیک
این سیستمها هر کدام، شامل دهها سختافزار و نرمافزار هستند که باید مدیریت، بهینهسازی و بهروز رسانی شوند و با نیازهای جدید سازمان، منطبق گردند. به عنوان مثال، اکنون چندین سال است که فرایند پیچیده و دستی پرداختهای مددجویی، الکترونیکی شده و فاصلهی بین مددجو و ستاد سازمان بهزیستی در کشور را یک سری عدد و رقم الکترونیکی در سیستمهای رایانهای پر میکند و دخالت نیروهای انسانی در این مسیر، به حداقل رسیده است. اجرای این فرایند، بهجز امور فنی برنامهنویسی برای بانکهای اطلاعاتی، حاصل کار چند صد نفر روز، در استان و شاید همین اندازه در کشور و در شهرستانها باشد که با دقت و پشتکار، روی این پروسه وقت گذاشته و این فرایند را به ثمر رساندهاند.
هدف نهایی سازمان، استقلال و بازتوانی مددجویان است
در سازمانهای اقتصادی، هدف اصلی، بالا بردن درآمد سازمان است. اما در بنگاههای خدماتی و حمایتی که معمولا از طرف دولتها راهاندازی و اداره میشوند، هدف، بالا بردن سطح معیشت و رفاه عمومی، بخصوص اقشار ضعیف جامعه میباشد. وقتی صحبت از معیشت و رفاه جامعه هدف یک سازمان میشود، انواع و اقسام نیازها و خواستهها مطرح میگردد و بدیهی است که رسیدن به این خواستهها و نیازها، نیازمند یک فرایند و وجود نیروهای انسانی مرتبط، متخصص، کارآمد و مجرب است.
بنا بر این برای اینکه سازمان حمایتی مانند بهزیستی به اهداف خدماتی و رفاهی جامعهی هدفش دست یابد باید یک سری عوامل اداری، انسانی، تکنولوژیک و منابع انرژی و مالی دست به دست هم دهند تا این هدف محقق شود و این یکسویگی و همسویگی، از کانال مدیریت منابع انسانی، هدایت و سازماندهی میشود.
آموزش، عامل اصلی ارتقای بهرهوری
نکتهی دیگری که در اینجا باید به آن توجه شود، آموزش و بازآموزی کارکنان و مدیران بخشهای مختلف است که خود، یک کتاب مثنوی است و سالانه دهها کارگاه و کلاس حضوری و مجازی را در برمیگیرد و صدها نفر در این کلاسها و کارگاهها با اصول علمی و جدید و دانش روزآمد در بخش خودشان آشنا میشوند و یا با کمک آموزشها بر مسائل جدید مسلط میگردند. همچنین مسائل و فرایندهای الکترونیکی کردن خدمات که منشأ آن دولت الکترونیک است، جزئی از برنامههای معاونت توسعه و مدیریت منابع انسانی به حساب میآید.
مدرنسازی بهزیستی و فنآوریهای جدید
دنیای فنآوریهای جدید، خود، داستان مفصل و جداگانهای دارد که باید به آن پرداخته شود. تأمین تجهیزات و بهروزرسانی آن، خرید نرم افزارها از جمله مواردی که در دولت الکترونیک بدان تأکید گردیده، یکی از ابعاد این بخش است. همهی کارکنان بهزیستی از حدود سال ۸۸ تا کنون با سیستمهای فنی اتوماسیون اداری، نرمافزارهای کاربردی و اداری، چگونگی تعاملات مجازی، آموزشهای جدید، دنیای وب، و کار با سرورها و سامانههای اطلاعاتی سازمان آشنا شده و کار با این بخشها را فرا گرفتهاند.
وجود نواقص، با این گستردگی کار، طبیعی است
بدین ترتیب درمییابیم که مهمترین رکن و حوزه عملیاتی سازمان، همین بخش است که البته زیرمجموعهها و زیرشاخههایی دارد که هر کدام مدیران و کارشناسان توانمندی را در خود دارند و امور ستاد و صف را در مشهد و شهرستانها تمشیت و اداره میکنند تا کار بیش از نیم میلیون مددجوی سازمان و یک هزار و ۳۵۰ کارمند شاغل و همین تعداد بازنشسته راه بیفتد و به نیازها و درخواستهای آنان رسیدگی معقول، منطقی و عادلانه انجام شود.
طبیعی است که با این گستردگی وظایف و فعالیتها، بعضی مشکلات و نواقص هم در کار باشد که همیشه در جهت رفع آنها تلاش شده و بسیار خرسند و مفتخریم که توانستهایم با راهنماییهای مدیریتی، کمک همکارانمان در بخشهای مختلف ستادی، این مهمات را به انجام رسانده و رضایت کارکنان، مددجویان و اعضای خانوادهی بزرگ بهزیستی را پیش رو داشته باشیم.
امیدواریم همچون گذشته بتوانیم وظایفمان را به نحو احسن انجام داده و در این مسیر دشوار و پیچیده از رهنمودها، پیشنهادات، نظرات و انتقادات سازنده و دیدگاههای علمی همکاران عزیزمان در بهزیستی و سایر نهادها برخوردار باشیم.
نظر شما