هرچند عمر این اقدام مبارک کوتاه است، اما به گواه آمار و بررسیهای صورت گرفته، ثمرات پربرکتی برای اقشار آسیب پذیر داشته است.
در مجتمعهای شوق زندگی که کلید افتتاح آن از مشهد خورد، تمام فعالیتهای قضایی، حمایتی، اجتماعی و ظرفیتهای دستگاههای متولی در حوزه کودکان و زنان همچون کمیته امداد، بهزیستی، شهرداری، آموزش و پرورش و انتظامی با نظارت دادستانی گردهم جمع میشوند.
از آنجا که کودکان کار، بی سرپرست و بدسرپرست و همچنین کودکان بازمانده از تحصیل محور اصلی اقدامات در این مجتمع هستند، در گام نخست تلاش میشود با کمک آموزش و پرورش و در صورت نیاز با استفاده از ظرفیتهای قضایی، برای بازگشت این کودکان به مدرسه اقدام شود.
در این مراکز فراقوهای که حتی نام آن نیز برای جذب بهتر و بیشتر اقشار آسیب پذیر و امید دهی به انها، شوق زندگی انتخاب شده تا به آنها امیدی برای فرداهای بهتر و روشنتر بدهد، تلاش مسئولان امر بر ارتقای سطح کیفی زندگی کودکان و زنان آسیب دیده متمرکز شده است.
در این مراکز گزارشگیری، رصد، مداخله فوری قضایی، ایجاد شرایط مناسب در خانواده برای اطفال و نوجوانان در معرض خطر، ارائه مشاوره و مددکاری و معاضدتهای حقوقی نظارت بر حسن اجرای آرا و تصمیمات مرتبط با طفل و نوجوان، انجام مطالعات و تحقیقات آماری و اطلاعاتی مرتبط با طفل و نوجوان انجام میشود.
مشهد اولین شهری بود که مجتمع شوق زندگی در آن به ابتکار خانم نیره عابدین زاده افتتاح شد و پس از آن، به دیگر شهرهای کشور تسری یافت.
میخواستم تاثیرگذار باشم
عابدین زاده درباره رشته تحصیلی خود و ارتباطش با این ایده می گوید: از سال ۱۳۷۸ وارد دانشکده علوم قضایی تهران شدم، البته همزمان با این گرایش در رشتههای مهندسی کامپیوتر و برنامه سازی تلویزیونی صداوسیما نیز قبول شده بودم که با مشورت خانواده تصمیم گرفتم وارد رشته علوم قضایی شوم البته آشنایی قبلی هم با این رشته نداشتم، اما از آنجاکه در آن زمان جدیدا، بانوان قاضی را هم استخدام میکردند و من میخواستم فرد تاثیرگذاری باشم، مصمم به ادامه تحصیل در این رشته شدم.
وی درباره فعالیتهای شغلی خود تاکنون نیز گفت: در طول این سالها در حوزههای قضایی وظایف و مسئولیتهای متفاوتی داشتم از جمله اینکه، قاضی تحقیق در شهرستان شفت بودم، قاضی تحقیق و دادیار در تهران و سپس در مشهد بودم که در سال ۱۳۹۵ معاون دادستان مشهد شدم و فعالیت خود را در حوزه امور سرپرستی صغار و محجورین که همان ایده اولیه شوق زندگی از آنجا کلید خورد، ادامه و گسترش دادم.
حوزه امور سرپرستی صغار و محجورین و ایده راهاندازی مجتمع شوق زندگی
عابدین زاده درباره اینکه ایده اولیه راهاندازی مجتمع شوق زندگی چگونه به ذهنش خطور کرده، میگوید: مجتمع شوق رندگی در ابتدا اینگونه نبود زمانی که سرپرست دادسرای ناحیه ۵ مشهد شدم سال ۱۳۹۹ امور سرپرستی صغار و محجورین در جای خود فعال بود، اما از آنجا که میدیدم جامعه هدفم متفاوت است و انجام اقداماتی نرم و سخت افزاری در این حوزه لازم است، ترجیح دادم این مجتمع را ایجاد کنم و همانطور که از نام، ظاهر و محتوایش پیداست، راهاندازی این مرکز نیاز به همفکری، کمک و مشارکت افراد و دستگاههای متعددی داشت که همه این هماهنگیها و اقدامات در سایه این مرکز گرد هم جمع شده است.
استفاده از داشتههای موجود در قوه قضاییه
وی در ادامه توضیح میدهد: برای راه اندازی مجتمع شوق زندگی از داشتههای موجود در قوه قضاییه استفاده کردیم، ایده من این نبود که طرح بزرگی داده و یک مدل جدید راه بیندازم لذا بنا شد همان اداره سرپرستی امور صغار و محجورین را به اضافه قانون اطفال و نوجوانان که در همان سال آمده بود، با ساختمان و ظاهر جدید تغییر و مورد استفاده بهتر قرار دهیم.
تبدیل رویکرد خشک قانون به رویکردی منعطف و عدالت محور
مدیر مجتمع شوق زندگی با بیان اینکه بنا شد آن رویکرد خشک و بدون لعاب قانون تبدیل به رویکردی منعطف و عدالت محور شود، میگوید: رنگ و لعابی به این فرآیندها داده شد تا جامعه هدف این طرح که کودکان و نوجوانان هستند از آن استقبال کنند.
عابدین زاده اضافه میکند: اسم شوق زندگی را نیز بدین خاطر انتخاب کردیم تا افرادی که دچار ناامیدی و بیانگیزگی شدند، این عبارات مثبت را به زبان بیاورند و با نگاه کردن به آن، در ورود به این مجتمع دچار تردید نشوند. بطور مثال، اگر فرزندی پدر خود را از دست داده، بجای اینکه وارد دادسرا شود پا به مجتمع شوق زندگی میگذارد، همان عدلیهای که تلاش میکند تا او شوق زندگی خود را از دست ندهد و به زندگی یومیه و بهتر خود بازگردد.
مدیر مجتمع شوق زندگی مشهد به علاقه شخصی خود برای ورود به این عرصه و انجام اقداماتش اشاره کرده و ادامه میدهد: در هر قسمتی از قوه قضاییه که قرار میگرفتم واقعا دوست داشتم مانند دیروز و گذشته عمل نکنم، بدین معناکه با استفاده از تجربیات گذشته بدون تکرار مکررات به زندگی بپردازم.
دردسرهای موجود در مسیر
وی با اشاره به دردسرهای موجود در این مسیر میگوید: برای شروع این کار، به گفته افرادی که ممکن بود بگویند سالها شرایط اینگونه بوده و چیزی را برای تغییر وجود ندارد، توجه نکرده و تلاش کردم سطح و مدل مورد نیاز خود در مجتمع شوق زندگی را پبدا کنم.
مدیر مجتمع شوق زندگی مشهد، درباره روند آغاز بهکار این مجتمع در مشهد و سپس دیگر استانهای کشور میگوید: مجتمع شوق زندگی برای اولین بار در کشور، در استان خراسان رضوی شکل گرفت و بعد از ۲ سال که از زیست آن گذشت و تجربیاتی کسب کرد، گشایش این مرکز به دیگر استانهای کشور نیز تسری یافت و هم اکنون در استانهای دیگر نیز شاهد تاسیس آن هستیم.
مجتمع شوق زندگی ماحصل یک کار جمعی است
عابدین زاده با بیان اینکه مجتمع شوق زندگی ماحصل یک کار جمعی است، توضیح میدهد: این مراکز ترکیبی بین بخشهای قضایی، اجرایی و موسسات مردم نهاد هستند. اگر میخواهیم همچنان با تکیه بر داشتههای خود در قوه قضاییه به مسائل و حاشیههای مربوط به کودکان کار و خیابان و دیگر آسیبهای اجتماعی رسیدگی کنیم، قطعا پیشگیری از وقوع جرم و کنترل آسیبهای اجتماعی و احیای حقوق عامه و موازین حمایتی از اطفال و نوجوانان اتفاق نمیافتد.
بهرهگیری از ظرفیت نهادهای مردمی در مجتمعهای شوق زندگی
مدیر مجتمع شوق زندگی مشهد درباره بهره گیری از ظرفیت نهادهای مردمی در مجتمعهای شوق زندگی میگوید: هرچه افراد و ارگانهای بیشتری با این شبکه ارتباط داشته باشند، نقصها و خلاهای بیشتری را میتوانند پوشش دهند و مجتمع شوق زندگی تاکنون توانسته از این ظرفیتها نهایت استفاده را ببرد.
وی با بیان اینکه گاهی اوقات باید کمک کنیم تا گروههای مردم نهاد کار خود را انجام دهند، تاکید میکند، در کنار آن لازم است به عنوان دادستان تلاش کنیم تا دستگاههای دولتی نیز وظایف خود در حوزه آسیبهای اجتماعی را به ورطه فراموشی نسپارند. این ترکیب جمعی سبب میشود تا اتفاقات به نتایج خوبی برسد.
خالی شدن شیرخوارگاه علی اصغر مشهد
عابدین زاده با اشاره به خالی شدن شیرخوارگاه علی اصغر مشهد بعد از راه اندازی مجتمع شوق زندگی میگوید: اگر بخش قضایی نقش خود را به خوبی ایفا نمیکرد، دستگاهها و ارگانهای دولتی مرتبط را به موقع سرکار نمیآورد و ابزارهای قانونی را فراهم نمیکرد، امروز این اتفاق مهم رخ نمیداد.
مدیر مجتمع شوق زندگی مشهد میگوید: خداوند را شاکریم که با وجود مشکلات اقتصادی در کشور و به تبع آن در مناطق حاشیهای شهر بزرگ مشهد، همچنین حضور اتباع و کودکان کار فراوان در این مناطق، هم اکنون با کاهش شدید کودکان کار در این کلانشهر روبرو هستیم. اگر میخواستیم تنها به داشتههای سازمان دولتی مانند بهزیستی توجه داشته باشیم، قطعا بودجههای آن، کفاف این کار را نمیداد اما با تقسیم کار در مجتمعهای شوق زندگی، نتایج خوبی بدست آوردیم.
نظر شما