جمهوری اسلامی ایران در سال ۷۲ به معاهدهی کنوانسیون حقوق کودک پیوسته و قید تحفظ را نیز در مصوبهی مجلس گنجانده است. به این معنا که هر جا و هر زمان، در هر یک از مفاد این کنوانسیون، مغایرت یا تضاد یا تناقضی با قوانین کشور و شرایط فرهنگی و بومی ما دیده شد، تغییرات لازم در اجرای تعهدات، اعمال گردد.
ناگفته پیداست که موضوع رنج کودکان، عمومیت دارد و تنها کار یدی و فکری را در بر نمیگیرد. اما به هر حال، ایران از پیشروان منع کار کودکان است و سالها است که این موضوع در دستور کار بهزیستی قرار دارد.
بهزیستی خراسان رضوی، به عنوان متولی اجرای آییننامهی ساماندهی کودکان کار و خیابان، با همکاری دادستانی و دستگاههای عضو ستاد ساماندهی، برنامهی جامع و بسیار خوبی را تدوین و اجرایی کرده که حدود یک سال از اجرای آن میگذرد و در این مدت قریب به یکهزار کودک کار و خیابان، از رنج و محنت کار آسودگی یافته و به همراه خانوادههایشان برای توانمندسازی در چرخهی بازتوانی، مشاوره، استقلالبخشی و کمکهای انساندوستانه قرار گرفتهاند.
در این مسیر چند نکته را باید در نظر گرفت: اول اینکه، بسیاری از جامعهشناسان، کارشناسان علوم اجتماعی و متخصصین تربیت کودک، معتقدند کودکان باید از سنین پایین، آموزشهای عملی مرتبط با محیط زندگی را بیاموزند و با سختیها و رنجهای زندگی آشنا شوند.
به عنوان بهترین نمونه، پیامبران اولوالعزم را میتوان مثال آورد که غالبا، از کودکی، به چوپانی و کار در صحرا و مزارع میرفته و در کنار والدینشان به کار میپرداختهاند اما هنگامی که مبعوث شده و از سوی خداوند برای ارشاد قومشان مأموریت یافتهاند، بر رفتار مؤدبانه، انسانی، مهربانانه و توأم با اکرام و بدون خشونت با کودکان، تأکید نمودهاند که نمونه بارز آن سفارش پیامبر اکرم(ص) به رفتار با کودکان است: اسم نیکو برایش انتخاب کنی و او را به خوبی تربیت کنی و به کاری مناسب و پسندیده بگماری.
این نکته که از پیامبر گرامی اسلام نقل شده، نشان دهندهی اهمیت آموزش مهارتهای حرفهای به کودکان است.
در دنیای غرب هم در پیشرفتهترین سطوح آموزشی از جمله در کشورهای اسکاندیناوی، آموزش عملی در کارگاهها از سنین بسیار پایین حتی پیش از دبستان، در دستور کار قرار میگیرد.
در کشور خودمان ایران نیز، از قدیم مرسوم بوده که کودکان در کنار پدرشان کار میکرده و آموزشهای لازم برای زندگی عملی را فرا میگرفتهاند.
همچنین در بسیاری از آموزشهای فنی و حرفهای در دوران متوسطه، دانشآموزان عملا به کار در محیط شغلی میپردازند و انواع حرف را میآموزند تا برای زندگی آینده در جامعه آماده شوند. لذا مشخص است که منظور از اینکه کودکان را از کار منع کنیم این نیست که کلا بچهها دست به سیاه و سفید نزنند و نازپرورده بار بیایند. بلکه منظور این است که اگر کودکان را به آموزش و فراگیری مهارتهای حرفهای و شغلی میگماریم یا خودمان به آنها آموزش میدهیم، مراقب باشیم که در مسیر زندگی، رنج و تعبی بر آنان بار نشود و مورد ستم قرار نگیرند.
بنا بر این شواهد لازم برای اینکه کار کودکان را به مفهوم عام کار تلقی نکنیم و بلکه رنج و ظلم در حق کودکان را ملاک قرار دهیم، کاملا گویا و فراهم است.
در نهایت، بهزیستی خراسان رضوی، با احترام به کنوانسیون حقوق کودک و متابعت از آن با رعایت دستور العملهای مجلس محترم، دولت و سیاستهای سازمان بهزیستی کشور، طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان را اجرایی نموده و به نتایج بسیار خوبی دست یافته است.
در واقع، طرح مشترک دادستانی و بهزیستی خراسان رضوی، در این زمینه، چنان مورد توجه مقامات کشور قرار گرفته که قرار است به عنوان یک طرح ملی در استانهای مختلف اجرایی شود.
بلی! ما با کار رنجآور و ظالمانهی کودکان مخالف هستیم و با آن مبارزه میکنیم اما بر اساس اعتقادات دینی، سیاستهای کشوری، مصوبات قانونی و سنتهای اجتماعی کشورمان، متعادل و متوازن عمل میکنیم و هیچ مطلقی را در این زمینه نمیپذیریم بلکه با در نظر گرفتن متغیرهای مختلف، آن را متوازن میکنیم تا حداکثر کارآیی، بهرهوری، نتایج تربیتی و آموزشی و شخصیتپروری و جامعهپذیری را در کودکانمان شاهد باشیم.
در واقع ما کودکانمان را به شیوهی انبیا و اولیای خدا و بر مبنای سنتها و اعتقادات بومی و همچنین ارزشهای دینی و ملی خودمان تربیت میکنیم و با قید تحفظ، قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی را نیز مد نظر داریم.
دکتر مسعود فیروزی
مدیر کل بهزیستی خراسان رضوی
نظر شما