اگر چه در گذشتهی تاریخی در اکثر کشورها، این موضوع آسیب به حساب نمیآمده و وجود مادربزرگهایی که امروز هنوز زنده هستند و فرزندان و نوههایشان به سنین بالا رسیدهاند نشان میدهد که این زنان سالمند در گذشتههایی نه چندان دور، در سنین پایین، به ازدواج مردان جوان و شاید بزرگتر از خودشان درآمده و زندگی نسبتا خوبی را هم سپری کردهاند، اما با تغییرات اجتماعی در دوران جدید و ورود کشورها به مراحل مدرن و پست مدرن و فراگیری فلسفه لیبرالیسم و شیوع و بروز آزادیها و حقوق فردی، موضوع کودکهمسری به عنوان نادیده گرفتن حقوق کودکان و مبارزه با خشونت علیه کودکان و زنان، در بیشتر کشورهای جهان مطرح شده و در کشور ما نیز با وجود مبانی و مباحث فقهی و دینی که این امر را مشروعیت نسبی میبخشیده و حتی برخی مواد قانونی که امروز در کشور جاری و ساری است، باز هم مبنای بحثها و جدلهای زیادی بوده و حتی سازمانهایی مانند بهزیستی به عنوان مدافع حقوق کودکان، در این زمینه به صورت فعال وارد شده و در مخالفت و مبارزه با کودکهمسری، برنامه و طرح ارائه داده است.
تحقیق کودک همسری در بهزیستی خراسان رضوی
در یکی دو سال گذشته و پس از اینکه یک مقایسه آماری از وضعیت ازدواج کودکان در سطح محققین در سالهای اخیر مطرح شده، بهزیستی خراسان رضوی با همکاری دانشگاه فردوسی، تحقیقاتی در این زمینه انجام داده که یکی از محوریترین آنها تحقیقی است که دکتر حسین میرزایی، عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، آن را عملیاتی کرده و نتایج آن را نیز برای مدیران بهزیستی، مدیران شهری، مسؤولان انتظامی و برخی نهادهای فعال اجتماعی در سطح استان ارائه داده است.
بر اساس تحقیق حاضر، در ۵ سال منتهی به ۹۵ میزان ازدواجهای دختران ۱۰ تا ۱۴ سال در کل ازدواجهای کشور بین ۴.۵ تا ۵.۶ در نوسان بوده و با شیب ملایمی رو به افزایش بوده است.
این تحقیق همچنین میگوید که خراسان رضوی در ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ سال در این دوره زمانی، رتبه اول کشور را داشته است.
نکته هولناک این بررسی، میزان ازدواج دختران زیر ۱۰ سال است که تعداد آنها در این ۵ سال، حول و حوش ۲۰۰ نفر نوسان داشته است.
البته ما از میزان طلاقها و نارساییهای مستقیم این ازدواجها هیچ اطلاعی نداریم چون این ازدواجها به صورت موردی تحت پژوهش و پیگیری قرار نگرفته است اما شکایتها و گزارشهای رسیده به دادگستریها، اورژانس اجتماعی، مراکز مداخله در بحران بهزیستی و نهادهای انتظامی، شمایی کلی از وضعیت بدست میدهد که بر اساس یک تحلیل کلی از آنها میتوان گفت اکثر آنها به طلاق انجامیده و یا درگیریهای شدید خانوادگی در پی داشته که حتی منجر به قتل یا همسرکشی شده است.
تحقیق دکتر میرزایی که در سال ۹۸ طراحی و اجرا شده در شش شهرستان خراسان رضوی شامل نیشابور، مشهد، سبزوار، باخرز، تربت حیدریه و تربت جام صورت گرفته و طی آن با ۱۵ نفر کارشناس در رشتههای جامعهشناسی و روانشناسی و همچنین ۴۲ نفر از اعضای مختلف خانوادههایی که در آن کودک همسری اتفاق افتاده مصاحبه شده است.
عواقب و تبعات منفی ازدواج کودکان در خراسان رضوی
پرسششوندگان دکتر میرزایی در میان ازدواجکنندگان زودهنگام به وی گفتهاند ۶۰ درصدشان پس از ازدواج ترک تحصیل کردهاند، ۵۰ درصدشان تجربه افسردگی داشتهاند، ۸۰ درصدشان با خانواده همسر، رابطهشان معمولی و یا پرتنش بوده و ۵۰ درصد آنها از زندگی زناشوییشان رضایتمند نبودهاند.
در این تحقیق، دلایل بروز کودکهمسری، عوامل فرهنگی، پذیرش موضوع از سوی جامعه، ساختار و فشارهای جامعه، خام و کوچکپسندی مردان، ترس خانواده از عدم ازدواج دختر و تجرد قطعی، خویشاوندی، باورهای دینی، فقر اقتصادی، دم درک درست از زندگی مشترک، ناموس و آبروی خانوادگی، فضای مجازی، نابسامانی و مشکلات خانوادگی و عدم آگاهی خانوادهها از پیامدها، عنوان شده است.
این تحقیق، پیامدهای این نوع ازدواج را ترک تحصیل، بروز مشکل در ارتباط با همسر، ایجاد مشکل با خانواده همسر، تجربه افسردگی، طلاق و کودک بیوهگی، ناقص شدن فرایند جامعه پذیری، عدم توانایی در پیگیری حقوق خود، نارضایتی از زندگی و چرخه محرومیت و فقر برمیشمارد.
پیشنهادهای کارگشا برای حل مشکل
دکتر میرزایی، برای رهایی از این معضل اجتماعی، راهکارهایی شامل تلاش در جهت اقناع جامعه و متولیان امر مبنی بر اینکه کودک همسری با توجه به حجم آسیبها یک بیماری اجتماعی است که باید درمان شود، ارتقای فرهنگی عمومی جامعه از طریق ساخت برنامههای رسانهای، تلاش در جهت پذیرش این موضوع که حل مشکل کودک همسری مانند سایر پدیدههای اجتماعی، زمانبر است، فرهنگسازی در جهت حذف کلیشههای جنسیتی همچون وظیفه زن خانهداری و تولد فرزند است، فرهنگسازی در جهت کاهش توقعات و فشار ساختاری و هنجاری جامعه مبنی بر ازدواج زودهنگام فرزندان، اصلاح فرهنگ کوچک و خامپسندی در امر ازدواج، تلاش در جهت عدالت و برابری جنسیتی، تلاش در جهت کاهش فرهنگ مرد سالاری و دموکراتیککردن ساختار جامعه را پیشنهاد داده است.
وی همچنین تدوین و اجرای برنامههای آموزشی برای خانوادهها در این زمینه، اصلاح قوانین موجود، افزایش دسترسی دختران به تحصیلات، اجرای سیاستهای فقرزدایی، و ارتباط و تعامل بیشتر سازمانهای متولی با مراکز علمی را از دیگر راهکارهای پیشنهادی خود ذکر کرده است.
سابقه پژوهشهای مشابه، همین دیدگاه را تأیید میکند
یک تحقیق که در سال ۹۸ در دانشگاه تهران انجام شده، مهمترین آسیبهای ازدواج زودهنگام را از دست دادن فرصتهای تحصیل و اشتغال، پیری و از کار افتادگی زودرس، مرگ و میر مادران و نوزادان، افسردگی، فقر، فرار از خانه، خشونت و بهرهکشی جنسی، همسرکشی، گسترش تعدد ازدواج، خیانت، طلاق، سقط جنین، انزوای اجتماعی، کودک بیوگی، افزایش کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست و کاهش سلامت جنسی و امکان باروری دختران ذکر کرده است. (صدیقه شکوری راد، دکترای مطالعات زنان– مبتنی بر تحقیقات پیشین به نقل از کودک همسری از نظر قرآن)
این تحقیق که موضوع ازدواج کودکان در قرآن را بررسی میکند میگوید: جواز نکاح کودکان هیچ مبنای قرآنی ندارد. آیات قرآنی هم که در باره اهداف ازدواج و روابط زن و شوهر در قرآن است دال بر نامعتبر بودن ازدواج کودکان است و ارزشها و اصول عام قرآنی چون عدالت، انصاف و عدم تکلیف مالا یطاق به لحاظ منطقی کودکان را از دایره شمول ازدواج خارج میکنند. به ویژه، تزویج دخترکان در حالی که بر خلاف پسران، اختیار فسخ عقد را ندارند عقلا پذیرفته نیست.
محقق این پژوهش از فقها میخواهد بر اساس نص قرآن و ویژگیهای زمانی و مکانی، امکان اصلاح ماده ۱۴۱ قانون مدنی را فراهم آورند.
ازدواج دختران زیر ۱۵ سال در خراسان رضوی زیاد است
یک استاد دانشگاه فردوسی مشهد نیز در گفتگویی رسانهای گفته است: «کودکهمسری به تنهایی یک مساله نیست بلکه محوری است که در پیرامون آن انواع مسائل اجتماعی گسترش پیدا میکنند. براساس آمارهای موجود از سرشماری سال ۱۳۹۰ در گروه سنی ۱۰-۱۴ سال حدود ۰.۸ درصد از دختران و در گروه سنی ۱۵-۱۹ سال، ۱۵ درصد از دختران ازدواج کرده بودند. در سال ۱۳۹۳ حدود ۴۰ هزار دختر کمتر از سن ۱۵ سال در استان ازدواج کرده بودند که آمار بسیار زیادی است. از سویی دیگر در گروه سنی ۱۵-۱۹ سال ۲۴۰ هزار ازدواج داشتیم که حدود ۵.۶ درصد از ازدواجها در سن کمتر از ۱۵ سال اتفاق افتاده بود».
حسین اکبری با بیان اینکه «استان خراسان رضوی بالاترین میزان کودکهمسری را داراست» خاطرنشان کرده است: «در اطراف شهر مشهد روستاهای بسیاری هستند که در آنجا کودکهمسری بهوفور دیده میشود. ما روستاهایی داریم که تقریباً بیشتر دختران روستا زمانی که به کلاس هفتم میرسند ازدواج کردهاند. در برخی از روستاهای اطراف مشهد هنوز مدارس بهصورت مختلط هستند. در چنین حالتی عموماً شوهرها اجازه نمیدهند که همسرانشان برای تحصیل به این مدارس بروند؛ در نتیجه بسیاری از این دختران محروم از تحصیل میشوند».
راهی میانه برای تفاهم شرع و قانون، و کاهش کودک همسری
پژوهش دیگری که توسط سه دانشجوی دکترای حقوق در تهران در سال ۹۸ صورت گرفته با ذکر تناقض میان قانون و شرع در این زمینه، میگوید: راه میانه پیشنهادی این است که قانونگذار اصولاً کودک همسری را ممنوع کند ولی به صورت کاملاً استثنایی که مصلحت اقتضا کند، آن را مجاز اعلام کند؛ به علاوه لازم است برای احراز مصلحت و نیز نظارت بر عدم وقوع مقاربت در کودکی تمهیداتی اندیشیده، و برای تخطی از آنها ضمانت اجرا تعیین شود. با این روش، ضمن رعایت شرع مقدس (و در پی آن پذیرش مسئله توسط شورای نگهبان و متشرعان جامعه) می توان به هدف نهایی دست یافت که جلوگیری از سوءاستفاده از کودک همسری است.
در این مقاله، به انواع آثار و تبعات منفی فردی، روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی پرداخته شده و محققین در هر مورد دلایل و آثار را ذکر کردهاند. (سعید سیاهبیدی کرمانشاهی و ... ۱۳۹۸)
بهزیستی با جدیت از ازدواج کودکان ممانعت میکند
در حال حاضر، بهزیستی خراسان رضوی، در تمام شهرستانها، رؤسا، کارشناسان اجتماعی و مددکاران اورژانس اجتماعی را مکلف کرده که با اهرمهای قانونی، آموزش روستائیان، آموزش خانوادهها و زوجهای جوان، حتیالامکان، جلو این نوع ازدواج را بگیرند تا جامعه از آسیبها و تبعات منفی این نوع ازدواج دور بماند.
اما آنچه در بطن جامعه و بستر فرهنگ اجتماعی جریان دارد با اهرمهای قانونی و فشارهای مدیریتی، قابل حل نیست بلکه باید کار فرهنگی عمیق بخصوص در میان اقشار میانی و پایینی جامعه صورت گیرد تا کاهش این معضل اجتماعی در درازمدت انجام شود.
این نتیجه در صورتی قابل حصول خواهد بود که نظام قضایی، منابر و تریبونهای اجتماعی، نخبگان، مراجع فکری جامعه از قبیل روحانیون و روضهخوانها و همچنین مداحان، معتمدین محلات و روستاها هم در این کار فرهنگی مشارکت کنند و اعتقاد به وجوب یا حلت ازدواج کودکان، بکلی از میان تأثیرگذاران جامعه رخت بربندد.
باید بگذاریم کودکان دوران کودکی را سپری کنند
در دنیای متکثر و بسیار شتابزدهی امروز و در تهاجم فکری و رسانهای که دنیای غرب علیه جوامع در حال توسعه براه انداخته است، به هر روی، حقوق بشر، حقوق افراد، منشورها و پیماننامههای بینالمللی و قوانین داخلی و بینالمللی، از جمله مبانی علوم انسانی هستند که نه تنها ما بلکه همه ملتها و دولتها را مکلف میکند در جهت خاتمه دادن به این معضل اجتماعی، تلاش کنند و ازدواج کودکان را بکلی منتفی نمایند.
باید اجازه داد کودکان، دوران کودکی را سپری کنند، رشد و بلوغ طبیعی داشته باشند و آنگاه که بالیدند و به بلوغ عقلی رسیدند، خودشان در مسیر انتخاب طبیعی به ازدواج بیندیشند و جفتی را برای زندگی برگزینند؛ گزینشی که الزاما به توافق یا خواست والدین نسبتی ندارد و ممکن است حتی مخالف یا متناقض با آن باشد. به هر حال، دنیای امروز و الزامات اجتماعی فرهنگی آن چنین است که تمام افراد از جمله کودکان، دارای حقوق و امتیازاتی هستند که هم دولت و ملت هم خانواده، باید آن را رعایت کنند و در جهت حفظ آن بکوشند.
نظر شما