پناهگاه کودکان آزاردیده؛ روایتی از «واحد شبه‌خانواده» مجتمع «شوق زندگی» مشهد

در این گزارش روایتی خواهیم داشت از «واحد شبه‌خانواده» دادسرای ناحیه۵ مشهد و مجتمع «شوق زندگی» که در زمینه احیای حقوق کودکان فعالیت می‌کند...

روزنامه شهرآرا- لیلا کوچک‌زاده -  زن مستأصل است. پایش را توی یک کفش کرده است و می‌گوید: من این بچه را نمی‌خواهم! چند بار کلمه «نمی‌خواهم» را تکرار می‌کند. بچه که می‌گوید، منظورش دخترش است. مگر می‌شود مادری دخترش را نخواهد!؟ دختر یازده‌ساله‌ دچار بیش‌فعالی است و انگار امان مادر را بریده است. می‌خواهد برای دومین بار او را به بهزیستی بسپارد. مددکار نگاهش می‌کند و اجازه می‌دهد حرفش را کامل بزند و ماجرایش را شرح دهد. مادر می‌گوید که پرستار یک سالمند است و تا عصر خانه نیست. نگران «مبینا» است که در خانه تنها بماند. می‌گوید: تازگی هر چه دلش می‌خواهد به من می‌گوید. جوابم را می‌دهد و به حرفم گوش نمی‌کند. می‌ترسم وقتی خانه نیستم اتفاقی برایش بیفتد یا دست‌به‌کار اشتباهی بزند.
اینجا دفتر «واحد شبه‌خانواده» در دادسرای ناحیه۵ مشهد و مجتمع شوق زندگی است؛ مجموعه‌ای که با تلفیق رویکردهای قضایی، اجتماعی و با همکاری دستگاه‌ها و سازمان‌ها سعی بر ارائه خدمات مطلوب به آسیب‌دیدگان اجتماعی و به‌ویژه کودکان کار و کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست دارد. این پرونده هم یکی از صدها پرونده‌ مربوط به حمایت از کودکان آسیب‌دیده است که روزانه به این بخش سپرده می‌شوند تا اقدامات قانونی لازم برای حل مشکلات خانواده‌ها با مداخله قضایی یا حمایتی مددکاران انجام ‌شود.

دخترم را نمی‌خواهم!
پایش از کفش تابستانی بیرون‌ زده و انگار رد خستگی‌ها و کار زیاد را بیشتر از صورتش، می‌توان توی خط‌وخش و زبری کف پایش دید. استدلالش برای سپردن مبینا به بهزیستی، این است که دو سالی آنجا باشد تا او بازنشسته ‌شود و آن‌وقت دیگر خودش بالای سر دخترش هست و از او مراقبت می‌کند. داروهایش را می‌دهد و درست تربیتش می‌کند. اما خانم مددکار سعی دارد از این‌کار منصرفش کند و به او می‌گوید: دخترت را با خودت به سر کار ببر. اما زن می‌گوید که دخترش خانه فردی را که از او پرستاری می‌کند، به‌هم‌ می‌ریزد.
زن که همچنان آرام و قرار ندارد، نظرش این است که دخترش در بهزیستی و دور از او، قدر خانواده و عافیت را درک می‌کند. مددکار می‌گوید که این دختر بیمار است و طبیعی است که سر ناسازگاری داشته باشد. اما بخش زیادی از نگرانی این مادر مربوط به ماجرای تلخی درباره دختر بزرگش است که آن را هم برای مددکار تعریف می‌کند.

پناهگاه کودکان آزاردیده؛ روایتی از «واحد شبه‌خانواده» مجتمع «شوق زندگی» مشهد

 از کودکان رهاشده در بیمارستان تا در معرض آزار
در واحد شبه‌خانواده دادسرای ناحیه۵ مشهد، دو مددکار به‌عنوان نماینده بهزیستی حضور دارند و به بررسی وضعیت کودکانی می‌پردازند که قرار است در بهزیستی پذیرش ‌شوند یا اینکه قرار بر ترخیص آن‌هاست. این کودکان یا در بیمارستان رها شده‌اند یا اعتیاد دارند یا جزو موارد کودک‌آزاری و در معرض خطر هستند. چند کارآموز هم که روان‌شناسی خوانده‌اند، در این واحد حضور دارند و معمولا کار مصاحبه با خانواده‌ها و کودکان را در بررسی پرونده‌ها انجام می‌دهند. پرونده مبینا هم مربوط به همین بخش است و فرشته کیانی مددکار آن. کیانی می‌گوید: مادر دوباره ازدواج کرده است و همسرش این بچه را قبول نمی‌کرده، بنابراین کودک را به بهزیستی می‌سپارد. اما بعد خودش عذاب وجدان می‌گیرد و بعد از دو ماه او را برمی‌گرداند. حالا شوهرش خانه را به‌خاطر وجود مبینا ترک کرده است و مادر نگران است که وقتی سر کار می‌رود، این بچه در خانه تنهاست و خطری ایجاد کند.
او ادامه می‌دهد: او مهارت‌های فرزندپروری را نمی‌تواند برای دخترش اجرا کند و باید کمکش کرد. طی بررسی گروه بهزیستی از شرایط زندگی این مادر، پیشنهاد دادند که بچه به بهزیستی برود. چون این دختر بیش‌فعال است و نیاز به درمان دارد. ناسازگار است و در محیط بهزیستی مجبور است داروهایش را مصرف کند. از طرفی زندگی گروهی را می‌آموزد تا زمانی که مادرش بتواند او را بپذیرد.
مددکار واحد شبه‌خانواده اضافه می‌کند: «البته درنهایت ترجیح این است که کودک در کنار خانواده‌اش بماند تا برود و زندگی گروهی را تجربه کند؛ ولی شرایط این خانم خاص است. به‌ویژه با اتفاقی که سر دختر بزرگش آمده است، نیاز دارد کمکش کنیم. چون حتی وقتی سر کار هم هست تمام تمرکزش روی دخترش است.»
کیانی می‌گوید: دختر بزرگ‌ترش از ازدواج اولش است. ظاهرا این دختر هم در سن کم وارد ارتباط نامناسبی می‌شود. آن هم درست در زمان‌هایی که مادر خانواده در منزل حضور نداشته و درگیر کار بیرون بوده است. درنهایت دخترش پس از آن ارتباط و سرخوردگی خانواده مجبور به ازدواج با فردی می‌شود که از نظر جسمانی دچار بیماری است و زندگی‌اش خراب می‌شود. برای همین حالا دوباره می‌ترسد که آن اتفاق برای مبینا هم تکرار شود.
کیانی اشاره می‌کند: این‌گونه نیست که با هر تقاضای خانواده‌ها، به‌سرعت بچه را به مراکز بهزیستی بسپارند. در این نمونه هم تا آنجا که امکان داشته باشد، این خانم تحت پوشش مالی بهزیستی قرار می‌گیرد تا سر کار نرود. البته پدر مبینا هم مسئولیت‌پذیر نیست و نفقه نمی‌دهد، بنابراین مادر می‌تواند به دادگاه خانواده برود و شکایت کند و ما او را در این زمینه هم راهنمایی می‌کنیم.

پناهگاه کودکان آزاردیده؛ روایتی از «واحد شبه‌خانواده» مجتمع «شوق زندگی» مشهد

همسرم دخترانم را آزار می‌دهد
خانم دیگری وارد اتاق می‌شود. دست دو دخترش را گرفته است. با یکی از مددکاران وارد صحبت می‌شود. چهره دختر کوچک‌ترش معصوم و زیباست و حسابی گیج که چرا به‌جای نشستن پشت میز مدرسه، باید اینجا باشد.
کیانی درباره این پرونده می‌گوید: مادر و پدر این بچه‌ها به‌دلیل اختلاف خانوادگی در حال متارکه هستند. حالا خانم اعلام کرده است که دخترانش که نزد پدرشان هستند، در معرض آزار روحی و روانی قرار دارند. او گفته همسرش اعتیاد دارد و دخترها را اذیت می‌کند. ما برای این پرونده، با گروه اورژانس مکاتبه کردیم. در این پرونده هم طی تماس با مددکار بهزیستی که برای بازدید رفته بود، موضوع را بررسی کردیم و متوجه شدیم که این زوج بر سر مهریه و نفقه با هم اختلاف دارند. بچه‌ها هم طی مصاحبه مددکار اعلام کرده‌اند که هیچ آزاری ندیده و از شرایطشان راضی هستند. اما زوجین قصد جمع‌کردن مدرک و علیه هم را دارند.
او ادامه می‌دهد: به‌هرحال وقتی خانواده‌ای موضوعی را به ما اعلام می‌کند، باید بررسی شود. اگر نیاز به مشاوره داشته باشند برای سازش همین‌جا در دادسرا مرکزی به نام «سایبان مهان» داریم که صفر تا صد پرونده‌هایی را که به مشاوره و حمایت نیاز دارند، به‌طور رایگان پوشش می‌دهند و گزارش را به ما اعلام می‌کنند.

ساختاری برای پرونده‌های کودک‌آزاری
روزانه افراد مختلفی به واحدهای مختلف دادسرای ناحیه۵ مشهد سر می‌زنند. اما به گفته کیانی مراجعه‌های واحد شبه‌خانواده، روزانه بین بیست تا سی نفر هستند. افرادی که کلانتری، آن‌ها را به اینجا ارجاع می‌دهد؛ از طریق اورژانس۱۲۳ با این مرکز آشنا می‌شوند. البته در موارد فوری که جان کودکی در خطر باشد، اورژانس۱۲۳ اقدام می‌کند و گزارش را برای این واحد می‌فرستد. در واحد شبه‌خانواده، چارچوبی برای فرایند پرونده‌های کودک‌آزاری تعریف شده است. از زمانی که کودک توسط خانواده یا اورژانس اجتماعی یا بیمارستان وارد مرکز بهزیستی می‌شود تا زمان ترخیصش.
کیانی می‌گوید: در موارد قضایی، پرونده کیفری تشکیل می‌دهیم. مواردی مانند کودک‌آزاری‌های جسمی و جنسی؛ مستندات و نامه‌های پزشکی‌قانونی را در گزارشی به معاون دادستان ارجاع می‌دهیم. ایشان اعلام نظر می‌کنند و ادامه کارها را وکیل‌ها انجام می‌دهند. البته یک وکیل هم در این مجموعه داریم که به‌طور افتخاری کارهای اعلام‌جرم را انجام می‌دهد.
مددکار واحد شبه‌خانواده می‌افزاید: ما ناظرانی داریم که به‌طور خودمعرف می‌خواهند حامی بچه‌ای باشند. این افراد ابتدا ارزیابی و تأیید می‌شوند. ما هم پرونده کودکان را در اختیارشان می‌گذاریم تا بتوانند حمایت کنند. آن‌ها به‌طور قانونی حکم هم دارند و می‌توانند برای وضعیت بررسی کودکان، وارد منزل آن‌ها شوند و به ما گزارش بدهند.

پناهگاه کودکان آزاردیده؛ روایتی از «واحد شبه‌خانواده» مجتمع «شوق زندگی» مشهد

در این گزارش به روایت این دو پرونده و معرفی اجمالی واحد شبه‌خانواده دادسرای ناحیه۵ پرداختیم. پیگیر این پرونده‌ها هستیم و پرونده‌های دیگر واحدهای دادسرای ناحیه۵ را که مربوط به دختران و زنان آسیب‌دیده، معلولان جسمی و حرکتی با مشکلات روحی و روانی هستند نیز روایت خواهیم کرد.

کد خبر 79170

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =

خدمات الکترونیک پرکاربرد