به گزارش روابط عمومی بهزیستی استان تهران به نقل از خبرگزاری موج اردشیر بهرامی جامعه شناس و پژوهشگر در جدیدترین یادداشت خود نوشت:
خودکشی یکی از این مسائل جدی جامعه است. تجربه بدفرجام بیماری کرونا طی سه سال اخیر موجب مرگ جمعیت کثیری از مردم ایران و جهان شد و مسائل اقتصادی، اجتماعی و روانی بهوجود آورد. تعطیلی کسب و کارها و مشاغل، اختلال در فرایند آموزش، از بین رفتن فرصتها و فضاهای اوقات فراغت، شادی و نشاط اجتماعی جامعه، همهگیر شدن فضای ناامنی روانی و اجتماعی، از بین رفتن ارتباطات و مناسبات اجتماعی و آئین سوگواری موجب شکلگیری غم و اندوه، خشم و پرخاشگری شد، با پایان یافتن کرونا موجی از شیوع افکار خودکشی، اقدام به خودکشی و خودکشی آغاز شده است. آمارهای و گزارش های رسمی نشانگر روند رو به رشد خودکشی و اقدام به خودکشی در جامعه ایران است.
بر اساس آمار وزارت بهداشت، درمان و پزشکی کشور در سال ۱۳۹۴ از تعداد ۷۹.۵۰۲ نفر اقدام به خودکشی (۱۰۱ مورد در صد هزار نفر) به تعداد ۱۱۵.۵۵۸ نفر اقدام به خودکشی (۱۳۳ در صد هزار نفر) افزایش یافته است. در طول دروه زمانی هفت ساله شاهد رشد ۳۰ درصد اقدام به خودکشی در کشور هستیم. البته بر اساس گزارش مرکز پزشکی قانونی کشور (۱۴۰۱) از سال ۱۳۹۴ الی ۱۴۰۰ به میزان ۵۵ درصد شاهد افزایش نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی بودهایم. این وضعیت در مقایسه با میزان اقدام به خودکشی وضعیت بحرانیتر و وخیمتری تلقی میگردد. با پدیده اقدام به خودکشی دارد. به این معنا از تعداد ۴۰۲۹ مورد فوت ناشی از خودکشی (۵.۱۰ در صد هزار نفر) به تعداد ۶۲۴۴ نفر فوت ناشی از خودکشی (۷.۳ در صد هزار نفر) رسیدهایم.
در ایران پژوهشهای گستردهای با سبب شناسی خودکشی و رویکرد جامعهشناختی، روانشناختی، روانپزشکی صورت گرفته است. پژوهشهای جامعهشناختی بر مفاهیم و متغیرهای تغییرات اجتماعی فرهنگی، مشکلات اقتصادی، تضادهای اجتماعی بین نسلی و شکافهای اجتماعی طبقاتی، یأس و ناامیدی و انزوای اجتماعی، متمرکز است. مطالعات روانشناختی بر سلامت روان، اختلالات روانی، افسردگی، و پژوهشهای روانپزشکی بر بیماریهای اعصاب روان و افسردگی و ... تأکید دارند. وجه اشتراک این مجموعه پژوهشها انزوا و تنهایی، ناکامی و ناتوانی فرد در حل مشکلات روزمره زندگی، نا امیدی از آینده زندگی، خشم و عصیان و رهایی از جامعه است.
بررسی و رصد آمارها تغییرات چشمگیری در زمینه شیوع و بروز خودکشی در ایران ار نشان میدهد: خودکشی از کانون جغرافیایی غرب کشور به سایر مناطق کشور از جمله تهران گسترش یافته، بروز خودکشی از طبقات فقیر جامعه به طبقه متوسط را درگیر نموده، و از گروه های سنی جوان به گروه میانسال جهش یافته است. به گونهای که بر اساس آمار پزشکی قانونی کشور (۱۴۰۱) در سال ۱۳۹۰ تقریباً ۶۰ درصد خودکشیهای منجر به فوت در گروههای سنی زیر ۳۰ سال و در سال ۱۴۰۰ بیش از ۶۰ درصد قربانیان خودکشی در گروههای سنی بالای ۳۰ سال (۳۰ الی ۵۰ سال) داشتهاند. کانونهای خودکشی از غرب ایران به سایر مناطق کشور همچون استان مرکزی، تهران، زنجان و ... در حال انتقال است، خودکشی برای نخسیتن بار تعدادی از پزشکان جامعه را به کام خویش برده است!، طبقات متوسط جامعه که از وضعیت رفاهی، اجتماعی و اقتصادی مطلوبتری برخوردارند را درگیر کرده است! برای فهم این تغییرات نیاز به طرح سوالات بنیادین و بررسیهای جدیتر داریم که در این مقال نمیگُنجد! در این نوشتار به ارائه راهکارهای اجتماعی پیشگیری از خودکشی در مولفههای زیر میپردازیم:
۱. توسعه نشاط اجتماعی و امید اجتماعی در جامعه: در شرایط دوران تعطیلات نوروز با توجه به جاری شدن ارتباطات و مناسبات اجتماعی، خویشاوندی و خانوادگی در بستر اجتماع و طبعیت، فرصتی بیبدیل برای عبور از سالها، ماهها و روزهای ناشاد، غم زده و خشمگین را ایجاد میشود. سالهایی که با بحران کرونا آغاز و با مسمومیت دانشآموزان در کلاسهای مدرسه و سوختن در خشم چهارشنبه سوری، پیش از نوروز امسال به پایان رسید. نوجوانان و جوانان به دلیل دوری از فضای آموزشی حضوری، اوقات فراغت، فرصتهای شاد و پر تحرک از دست داده و کمترین فرصت حضور در حوزه عمومی جامعه همچون فضاهای اجتماعی، آموزشی، هنری، تفریحی، ورزشی، علمی و ... را داشتند. نشاط اجتماعی در فضای آموزشی، حضور در فضاهای ورزشی و تفریحی میتواند زمینه شادیهای کوچک و بزرگ را فراهم نماید. آموختن ترسهای بنیادین ناشی از کرونا و ماندن دلهره و اضطراب طی چندین سال قامت نحیف روحی و روانی کودکان را در هم میشکند و آستانه تحمل آنها را تحلیل برده است.
طی سالهای اخیر خودکشی در مدارس و دانشگاهها رشد چشمگیری داشته است. آیا میتوانیم فضای آموزشی مدراس و دانشگاه را به فضای امید و نشاط اجتماعی تبدیل کنیم. ایجاد فضای ارتباطی و گفتگوی رها از سلطه و مطالبات دانشجویی مسکوت مانده و شادی و هیجان دانش آموزان را زنده کنیم. «خشم فرو خورده» هسته اصلی خودکشی هاست. «گفتگو کردن»؛ «شنیدن»، «فهم شدن» و «درک کردن» آورنده پیام صلح، امید و شادی است.
۲. کاهش تبعیض، نابرابری و بیعدالتی: نابرابری اجتماعی زمینه شکافهای اجتماعی است. زندگی در زیست جهان تبعیضآمیز به مراتب کشندهتر از زندگی فقر زده است. زیرا نابرابری میتواند زمینه طرد اجتماعی و به حاشیه راندن را فراهم نماید. هنگامی که در جهان نابرابر طرد اجتماعی با چاشنی انگ اجتماعی ترکیب میشود میل و اندیشه ویرانگری پایان دادن به زندگی آغاز میشود. گروهها و اقشار آسیبپذیر در مناطق زاگرنشین از سردشت کردستان تا ایذه خوزستان علیرغم داشتن منابع غنی معدنی، طبیعی، انسانی و فرصتهای بیشمار برای توسعه، اما توسط اقتصاد سیاسی آنها را در فقر نگه داشته است. شکافهای جنسیتی در فضای ارتباطی خانواده و اجتماع نقش پر رنگتری در پدیدار شدن تنش و خشونت دارد.
بررسی وضعیت ایران در شاخصهای مختلف طی سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ نشان میدهد ایران در برخی از شاخصها تغییرات جدی در کاهش فاصله جنسیتی تجربه نکرده است. شاخص شکاف جنسیتی از محاسبه چهار شاخص کلی آموزش، سلامت، مشارکت اقتصادی و مشارکت سیاسی محاسبه میشود. این شاخص از سال ۲۰۰۶ توسط مجمع جهانی اقتصاد، محاسبه و هر ساله منتشر میشود. هر سال این شاخص برای ۱۴۵ کشور و بر اساس داده های سازمان بین المللی کار و توسعه انسانی محاسبه میشود. در سال ۲۰۱۶ از مجموع ۱۴۴ کشور ایران از نظر رتبه کلی نسبت به سال گذشته دو رتبه ارتقا یافته است و در رتبه کلی ۱۳۹ قرار گرفته است. در شاخصهای مشارکت اقتصادی رتبه ۱۴۰، آموزش رتبه ۹۴، سلامت و بقا رتبه ۹۸، مشارکت سیاسی ۱۳۶را دارا بوده است. بری بهبود مجموعه شاخص میباید زمینه مشارکت واقعی زنان در فضای اقتصادی، آموزشی، کسب و کار و مسئولیتهای کلیدی مدیریتی فراهم نمود. فضایی که زنان در بتوانند استعدادها و قابلیتهای فردی و اجتماعی در حوزه هنر، ورزش، موسیقی، اوقات فراغت، کسب و کار، سیاست را نشان دهند. این فرصت و مشارکت میتواند نقش مفیدی در کاهش احساس تبعیض و بیعدالتی داشته باشد. در سطح زندگی اجتماعی برنامه اجتماع محور پیشگیری از خودکشی برای آگاهسازی، توانمندسازی، فقرزدایی و دسترسی جامعه محلی به خدمات تخصصی روانشناختی و مددکاری مثمرثمر خواهد بود. برنامهای که سازمان بهزیستی کشور طی سالهای اخیر اجرا کرده است.
۳. توسعه کنشگری نوجوانان و جوانان در فضاهای اجتماعی، آموزشی، هنری، ورزشی جامعه: بر اساس مطالعات موجود انزوا و تنهای و طرد اجتماعی یکی از نشانگان اقدام به خودکشی است. خودکشی نشانه عدم حمایتیابی و حمایتگری از اجتماع و خانواده در شرایط مشکلات روزمره زندگی است. میل و اشتیاق به کسب تجربههای نو در نوجوانان و جوانان برای دسیتیابی به آرزوها، آمال، اهداف، امیال و خواستههای خود برای کشف استعدادها، رشد قابلیتهای فردی و اجتماعی در عرصههای علمی، خلاقیت، حضور در گروههای اجتماعی و... را جدی بگیریم و نظامهای توسعه و برنامهریزی در آموزش به آن توجه کنیم. افزایش سطح توانایی مشارکت در اجتماع و رشد پختگی اجتماعی، فکری، روحی در جامعه کلید پیشگیری از رفتارهای پرخطر و افکار خود ویرانگر خودکشی است.
۴. توسعه سطح دانش، آگاهی و مهارت جامعه در پیرامون چگونگی شکل گرفتن فرایند، میل خودکشی، افکار خودکشی، قصد خودکشی و اقدام به خودکشی: اغلب مردم دانش و آگاهی کافی در خصوص فرایند فکر و اقدام به خودکشی و نحوه کمک به آنها را ندارند. آموزش عمومی از طریق رسانههای ملی و مجازی، مدارس و دانشگاهها، مراکز و موسسات حوزه روانشناختی، مددکاری و فعالان اجتماعی در سازمانهای حمایتی اجتماعی نقش کلیدی دارند. آموزشها، مهارتها و تکنیکها شناخت و نحوه مواجهه با فرد در معرض بحران ارائه شود. خانواده و اطرافیان به سطح از توانمندی اجتماعی و اقتصادی دست یابند که بتوانند افراد در معرض خودکشی را درک و حمایت کنند. همچنین مراکز تخصصی برای دریافت خدمات تخصصی به این فرد معرفی شوند، از جمله: اورژانس اجتماعی (خط ۱۲۳)، مشاوره تلفنی ۱۴۸۰، اورژانس ۱۱۵ و... همچنین توسعه و تقویت مراکز تخصصی و سطح کیفیت آن در زمینه حمایت اجتماعی، مددکاری اجتماعی، مراکز مشاوره و روانشناختی و مراکز سلامت روان در کانونهای اصلی خودکشی افزایش یابد.
۵. شناسایی عوامل خطر و محافظت کننده خودکشی در سطح جامعه: انزوای اجتماعی، تنهایی، سطح بالای خشونت از نشانگان قوی خودکشی هستند که پیامد آن یأس، ناامیدی و افسردگی و رفتن به مرحله خودکشی است. علائم و نشانههای روشن و آشکاری در حالات، کلامی، رفتار و موقعیت نوجوانان و جوانان وجود دارد که در جستجوی راهی برای پایان دادن به زندگی خود هستند، گفتن جملاتی که نشانه پایان دادن فرد به زندگی خود است، افت تحصیلی و ترک تحصیلی، از کوره در رفتن همیشگی نوجوان در مدرسه و خانواده، سطح بالای پرخاشگری و خشونت علیه دوستان و خانواده، رفتارهای پرخطر (مصرف مواد مخدر و محرک، روان گردانها، خودزنی، رفتارهای جنسی، مصرف مشروبات الکی، فرار از منزل) انزوا، گوشهگیری از اجتماع دوستان و خانواده از دست دادن والدین، جدایی والدین، نشانههای قوی گرایش به خودکشی هستند. شناسایی و ایجاد زمینه جذب این گروهها در فضای خانواده و اجتماع دوستان از طریق برنامههای اجتماع محور راهکاری قوی برای پیشگیری است. با کمک خود فرد مسئله و مشکل اصلی زندگی وی را شناسایی، پذیرش و راه ارتباطی را برای حمایت بیقید و شرط با او برقرار کنیم. او را پذیرا باشیم و هرگز اورا سرزنش نکنیم. انگ فکر خودکشی و افسردگی را در او کاهش دهیم. زمینه مراجعه به مراکز تخصصی مشاوره روانشناختی، مددکاری اجتماعی و حمایتهای اجتماعی را برای او فراهم کنیم.
حرف آخر
خودکشی یک کنش خاص فردی و اجتماعی است که در فضای جامعه رخ میدهد و نشانه تنهایی، نا امیدی، خشم، اعتراض و ناتوانی در حل از مشکلات زندگی و میل به رهایی است. برای پیشگیری از این روش ضمن توجه به شناخت مولفهها و نشانگان رفتاری، کلامی، موقعیتی مرتبط با خودکشی، باید زمینه حضور و مشارکت فرد را در اجتماع فراهم آوریم و سطح تحمل و مدارای اجتماعی را تقویت کنیم. و زیرساخت های اجتماعی و رفاهی جامعه و برنامههای اجتماع محور را توسعه از حمایت اجتماعی اقشار و گروههای به حاشیه رانده شده را اجرا کنیم. توجه به زمینهسازی حضور افراد در حوزه عمومی (ورزش، کانونهای فرهنگی هنری، گروههای اجتماعی و شبکه های ارتباطی و دوستی، برنامههای نشاط اجتماعی در فضاهای شهری، آموزش، ایجاد گفت وگوهای رها از سلطه و باز نمودن انسداد اجتماعی میتواند خشمهای فرو خورده اجتماع را به گفت وگوی اجتماعی مبدل سازد.
نظر شما