به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل، در سختترین شرایط زندگی هم میشود آرمان و دلخواستههای بزرگ داشت؛ مثل اینکه بین میلیونها ایرانی در سالهای جنگ هشت ساله، آرمان یک جوان بزرگ شده پرورشگاه این باشد که برای دفاع از انقلاب و وطنش پا پیش بگذارد. آن وقت میشود غمِ نداشتن سایه مهربان پدر و مادر و خانواده و نگاه سنگین آدمها و حرف و حدیثها را هم به جان بخرد که میگویند: «رفتن و ماندن اینها که فرقی ندارد؛ این بچهها که گریه کُن ندارند؛ کسی منتظر آنها نیست؛ اصلاً نکند اینها را به اجبار میفرستند جبهه و..." شاید حماسه این مردها باشکوهتر از همه جوانهایی بود که خانواده و پشت و پناهی داشتند؛ بزرگتر از جوان رزمندهای که پیش همسایه و دوست و آشنا هم محترم و عزیز بود؛ که وقت اعزام به جبهه مادرش با چشمانی خیس و عشقی مادرانه برایش کوله پشتی میبست و پدر، او را از زیر قرآن رد میکرد و پشت پایش کاسهای آب و گل محمدی میریخت تا زودتر به خانه برگردد.
یادمان مجازی شهدای بهزیستی در سال ۱۳۹۹ راهاندازی شد تا در فضای پرهیاهوی مجازی، یادآور جوانان بیادعایی باشد که در راه خدا جان خود را فدا کردند و ملت ایران را در برابر تاریخ و بشریت روسفید و سربلند ساختند.
نظر شما