به گزارش خبرنگار هگمتانه، اینجا بازار معروف به سرگذر همدان است. شلوغی و ازدحام این بازار، کار هر روز آن است. اینجا میتوان انواع و اقسام میوهها، سبزیها و صیفیجات را پیدا کنی، بازار فروش داغ داغ است، برای خرید سبزی در صف سبزیفروشی ایستادهام، ناگهان کسی مرا با نام «خاله» صدا میکند. رو که برمیگردانم کودک حدوداً 10-12 سالهای را میبینم که بستههای ساک دستی پلاستیکی را در دست دارد، خاله کیسه پلاستیک میخواهی؟ کیسه پارچهای خرید را همراه دارم اما کودک اصرار میکند "خاله تورو خدا یکی بخر"، اصرار پسربچه مرا به خرید وامیدارد، تا نوبتم برسد، مشغول صحبت با کودک میشوم، نامش محمد است، 12 سال سن دارد
از محمد میپرسم چند وقت است که کار میکند، محمد میخندد و دستی به سر میکشد، "خاله خیلی وقت است کار میکنم، شاید نزدیک به دو سال است که کار میکنم"
از محمد میپرسم: درآمدت خوب است؟ اصلاً چرا کار میکنی؟ برایت سخت نیست.
محمد با آهی که از ته دلش میکشد، میگوید: کار نکنم چکار کنم؟ باید پول دربیاورم، درآمدی که ندارم ولی از هیچ خیلی بهتر است.
محمد صحبتش را با من قطع میکند و به خانمهایی که در صف خرید هستند ساک دستی پلاستیکی میفروشد.
کمی آن طرفتر دو پسربچه دیگر هم مشغول فروش ساک دستی پلاستیکی هستند، یکی از فروشندههای میوه با کودکی که مشغول فروش است با تندی و الفاظ ناپسند صحبت میکند و از کودک میخواهد کنار برود و کاسبی او را کساد نکند و کوک هم اگرچه به سن و سالش نمیخورد اما ناچار جواب میوهفروش را به تندی میدهد، الفاظی که هیچگاه یک کودک نباید آن را به زبان بیاورد! لابد او هم مثل محمد ناچار به کار است.
چرخی در بازار میزنم، اینجا بازار مظفریه همدان است، کنار ویترین یکی از مغازهها ایستادهام که صدای دختری مرا به خود جلب میکند، کمی آن طرفتر، دختربچهای در بازار ایستاده و به هر رهگذری میخواهد از بستههای آدامسی که در دست دارد بفروشد.
جلو میروم، از او میپرسم: آدامسها چند؟
"بستهای 3 تومن، خانم ارزان میدهم بخرید دیگر"!
دختر نامش معصومه است، 10 سال دارد، تا به حال دختربچهای که بخواهد چیزی در خیابان بفروشد را ندیده بودم، معصومه به من میگوید با برادرش که آن طرف بازار آدامس میفروشد کار میکند. معصومه ساکن منطقه خضر است، کلاس چهارم است و تابستان که شده همراه برادرش برای کار آمده است.
معصومه پدر و مادر دارد، اما به اذعان خودش چون درآمد کمی دارند، پدرش، برادرش را وادار به کار میکند و از آنجا که فروش برادر خوب بوده حاضر میشود همراه با برادر آدامس بفروشد!
به او میگویم: همینقدر که برادرت کار میکند کافی است، اینجا محیط مناسبی برای تو نیست، بمان خانه و به مادرت در کارها کمک کن.
صدای معصومه هنوز در گوشم است: "نه خاله حالا تا تابستان است میخواهم پول جمع کنم".
شاید شما هم مانند نگارنده، در نقاط مختلف شهر مانند مراکز خرید، پیاده راه بوعلی، آرامگاه بوعلی و جای جای بازار، کودکان کاری را دیدهاید که هریک مشغول فروش چیزی هستند و گاه آنقدر با اصرار میخواهند اجناس خود را بفروشند که شما را کلافه کرده باشند!
کودکان کاری که اغلب آنها از سر ناچاری باید کار کنند، برخی از آنها اگرچه دارای سرپرست و پدر و مادر هستند اما به دلیل شرایط اقتصادی خانواده از سوی والدین ترغیب به کار میشوند و یا آنها که بدسرپرست هستند خود اقدام به کار میکنند تا روزگار بگذرانند و کودکانی که بیسرپرست هستند نانآور خانه میشوند.
چندی پیش در برنامهای که بهزیستی برای کودکان کار برگزار میکرد شرکت کرده بودم، آنجا پای درددل کودکان کار نشستم
اغلب این کودکان ساکن مناطق حاشیه شهر و کمبرخوردار هستند که شرایط بد اقتصادی آنها را وادار به کار میکند.
ابوالفضل، کودک 9 ساله، رضا 12 ساله و رضا 10 ساله کودکان کاری هستند که سراسر تابستان را کار میکنند و از زمان تعطیلی مدرسهها کار آنها شروع میشود
در این میان برخی کودکان نیز هر روز اقدام به دستفروشی در خیابانها میکنند تا روزگار بگذرانند.
امروزه کار کودکان بیشتر در کشورهای در حال توسعه رواج دارد و میلیونها کودک در سنین پایین با هدف امرار معاش خود و خانواده به کار مشغول هستند. این پدیده یکی از معضلات گریبانگیر اکثر شهرهای بزرگ است، گسترش معضل کودکان کار یکی از نگرانیهای اصلی مسؤولان است.
باید به عنوان واقعیت پذیرفت که برخورد با پدیده کودکان کار با رویکردها و راهبردهای مشخص و اثربخش شناخته نشده است و کودک کار یکی از آسیبهای اجتماعی مهم جامعه است که متأسفانه با افزایش مشکلات اقتصادی آمار آنها پررنگتر شده است.
بر اساس ماده 79 قانون کار، کار برای کودکان زیر 15 سال ممنوع است؛ چراکه کار کردن این کودکان در خیابان تبعاتی دارد و نمیتوان آینده خوبی را برای آنها متصور شد.
اغلب این کودکان نان شب خانواده چند نفره خود را تأمین میکنند، بنابراین از تحصیل بازمیمانند و متأسفانه به دلیل سرخوردگی، انواع بزهکاری را میآموزند و حتی ممکن است به توزیع مواد مخدر و قاچاق روی بیاورند.
از عوامل ایجاد پدیده کودک کار که اکثر آنها پسر هستند، هم میتوان به ارزان بودن دستمزد، بیسرپرستی یا بدسرپرستی اشاره کرد.
گسترش و تداوم این آسیب اجتماعی، ناکامی دستگاههای متولی در ساماندهی و حمایت از آنها را نشان میدهد و دستگاهها به موازیکاری و جمعآوری مقطعی این کودکان اکتفا میکنند.
تاکنون هیچ آمار دقیقی از تعداد کودکان کار اعلام نشده است؛ چراکه فعالیت آنها قانونی نیست که بتوان آن را سرشماری کرد، اما بیشک آمار کودکان کار و خیابان در استانهای مختلف با توجه به جغرافیا و تفاوتهای اقتصادی و فرهنگی متفاوت است.
در استان و شهر همدان نیز کودکانی هستند که کودکی خود را به کار کردن برای نان شب میگذرانند و اگرچه برخی از آنها شناسایی شدهاند اما به طور قطع کودکانی هستند که در زوایای آشکار و پنهان جامعه مشغول انواع و اقسام کار هستند.
کودکان کار تنها در شهر همدان شناسایی میشوند و 99 درصد آنها دارای سرپرست هستند
معاون اجتماعی بهزیستی استان همدان در گفتگو با خبرنگار هگمتانه، گفت: به هر فرد زیر 18 سال که به منظور تأمین معاش به دلایل بدسرپرستی و یا بیسرپرستی در ساعتی از روز مشغول به کار است و با خانواده ارتباط دارد، کودک کار گفته میشود.
زهره بختیاری با بیان اینکه در سال جاری در شهر همدان 21 مورد پذیرش کودک کار داشتهایم، گفت: شناسایی کودکان کار فقط در شهر همدان انجام میشود و در استان نیست.
وی در ادامه با بیان اینکه امسال افزایش در تعداد کودکان کار نداشتیم، افزود: کودکان کار توسط تیمهای سیار در مناطقی که احتمال حضور کودکان کار بیشتر است انجام میشود.
بختیاری اذعان کرد: بر اساس آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی، نیروی انتظامی، دادگستری، شهرداری، اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی، بهداشت و درمان، بیمه خدمات درمانی، صداوسیما، جمعیت هلال احمر، آموزش و پرورش و کمیته امداد امام خمینی(ره) در حمایت از کودکان کار وظیفه دارند اما اکثراً این وظیفه از چشم بهزیستی دیده میشود.
کودکان کار در معرض آسیبهای اجتماعی از جمله توزیع مواد مخدر، تکدیگری، خشونت و بهرهکشی و... قرار دارند
این مسؤول با بیان اینکه متأسفانه هیچ سازمان مردمنهادی در زمینه حمایت از این کودکان فعال نیست، عنوان کرد: کودکان کار در حالی به کار کردن وادار میشوند که 99 درصد از آنها دارای سرپرست هستند.
بختیاری در ادامه اضافه کرد: پس از شناسایی کودکان ابتدا آنها را ارجاع میدهیم و در مرکز پذیرش میکنیم و پس از انجام مصاحبههای اولیه، اقدامات و مداخلات تخصصی و مددکاری اجتماعی و روانشناسی برای آنها انجام میشود که شامل اولویتبندی نیازها، تدوین برنامه کمکی و اجرای آن با توجه به ابعاد سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی، بررسی سرپرستی، تحصیل و آموزش، رشد و نمو کودک، حمایتهای اقتصادی و اجتماعی، آموزش کودک و خانواده در راستای کاهش و کنترل آسیبهای کار در خیابان است.
وی در پاسخ به سؤال خبرنگار هگمتانه مبنی بر اینکه آیا اقدامی برای بازدارندگی این کودکان از کار اجباری انجام میشود، عنوان کرد: در صورت مشاهده یا گزارش مورد پس از بررسیهای لازم و تهیه گزارش و ارسال به دادگستری میتوان اقدام کرد.
معاون اجتماعی بهزیستی استان همدان اظهار کرد: کودکان کار در معرض آسیبهای اجتماعی مختلف از جمله استفاده از آنها در قاچاق، خرید و فروش مواد مخدر، خشونت و بهرهکشی، سوء استفاده جنسی، تکدیگری و... قرار دارند.
بختیاری در ادامه توضیح داد: آگاهسازی خانوادهها و کودکان از طریق فعالیتهای آموزشی، پخش برنامههای آگاه سازی توسط صداوسیما و آموزش و پروش میتواند در حفظ این کودکان از آسیبهایی که در کمین آنهاست، تأثیر بگذارد.
وی اظهار کرد: بر اساس هماهنگیها و جلسات برگزار شده در ستاد ساماندهی و مدیریت آسیبهای اجتماعی استان با موضوع اجرای آییننامه کودکان خیابانی، دادگستری همکاری لازم را در خصوص برخورد با خانوادههایی که کودک خود را وادار به کار میکنند، دارد.
اما در نهایت...
پدیده کودکان کار، یک مسأله اجتماعی و یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در امنیت اجتماعی است که شهرها با آن دست به گریبان هستند و با توجه به شرایط اقتصادی نامناسب، تعداد آنها افزایش پیدا میکند، در این میان دستگاههای مختلفی متولی و مسؤول هستند که برای مقابله با این معضل اجتماعی باید دست از موازیکاری و انجام اقدامات بدون تأثیر برداشته و به فکر راه حلی برای کنترل این پدیده اجتماعی و جلوگیری از رشد آن باشند
نظر شما