فکرش را بکنید برای مردم قابل قبول نباشد که شما درس بخوانید، ازدواج کنید و شغل داشته باشید.فکرش را بکنید در خیابان منتظر اتوبوس هستید که یکهو یک نفر پول به شما میدهد؛ به تصور اینکه گدا هستید. فکرش را بکنید یک پله ۲۰ سانتیمتری که همه میتوانند به راحتی از آن عبور کنند، برای شما مثل یک دیواری غیرقابل عبور باشد. فکرش را بکنید محل کار شما در طبقه دوم یک ساختمان باشد، اما شما آن کار را رها کنید چون هیچ آسانسوری در آن ساختمان وجود ندارد و شما هم نمیتوانید هر روز نیم ساعت منتظر بمانید تا چند نفر پیدا شوند و شما را به طبقه دوم ببرند و... . همه این موارد که حتی تصورش هم برای من و شما سخت است، در زندگی بسیاری از افراد دارای معلولیت رخ میدهد. این افراد نیاز به ترحم و دلسوزی ما ندارند. آنها فقط میخواهند که به مثابه انسانهای عادی به آنها بنگریم و شرایط برای حضورشان در جامعه فراهم شود تا بتوانند مانند افراد دیگر به راحتی از فضاهای عمومی استفاده کنند، ادامه تحصیل دهند، شاغل شوند، تشکیل خانواده دهند و... ، اما متاسفانه همچنان محدودیتها و تبعیضهای بسیاری در مسیر زندگی افراد دارای معلولیت وجود دارد. در ادامه تجربیات و مشکلات دو نفر که دارای معلولیت جسمی-حرکتی هستند را می شنویم؛
رنج معلولیت( 1) ؛ مصاحبه ایسنا با محمد ایمانی راد، کارشناس حقوق، دفتریار دفتر اسناد رسمی و مدیرعامل جامعه معلولین خراسان رضوی و سیدمحسن میرجلالی، بازاریاب و مشاور در امور بازاریابی شبکهای
کد خبر 37380
نظر شما