فرایند سالمندی را میتوان مجموعهای از تغییرات نامطلوب ساختاری و عملکردی خواند که به ویژه با افزایش سن به طرز فزایندهای روی هم انباشته میشوند. این تغییرات نامطلوب، مانع اجرای مهارتهای حرکتی شده و سازگاری فرد را با محیط کاهش میدهند و همچنین سبب شروع تغییراتی در وضعیت اجتماعی و روانی میشوند. محققان در پژوهشی با عنوان «رابطه امید به زندگی و بهزیستی روانشناختی با کیفیت زندگی سالمندان» آوردهاند، آشکار است که بررسی جنبههای زیستی یا روانی انسان به طور مجزا و دور از هم بینتیجه خواهد بود زیرا هر یک از این جنبهها بر دیگری اثر گذاشته و این تاثیر متقابل به ویژه در مورد سالمندی کاملا روشن و بدیهی است و مبنای دشواریهای روانتنی را به وجود میآورد.
این پژوهش که توسط سعید پورعبدل محقق دانشگاه اردبیل، دکتر ذبیح پیرانی استاد دانشگاه آزاد اراک، دکتر مسلم عباسی استاد دانشگاه سلمان فارسی و محمد عباسی استاد دانشگاه آزاد واحد اراک انجام شده نشان میدهد، یکی از شاخصههای اصلی در سلامت روحی و روانی فرآیند زندگی، شاخص کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی و پیچیده دارد و دربرگیرنده عوامل عینی و ذهنی است و اغلب به عنوان درک شخصی از رضایت در زندگی، سلامت جسمی، آداب معاشرت و سلامت روانی در نظر گرفته میشود.
کیفیت زندگی به عنوان پندارهای فرد از وضعیت زندگیاش با توجه به فرهنگ و نظام ارزشی، ارتباط این دریافتها با اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهای مورد نظر تعریف شده است. کیفیت زندگی با شاخص امید به زندگی نیز در ارتباط است. امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان میدهد متوسط طول عمر در یک جامعه چقدر است یا به عبارت دیگر هر عضو آن جامعه چند سال میتواند توقع زندگی داشته باشد.
محققان میگویند، امید به زندگی زمانی افزایش مییابد که شاخصهای بهداشتی و درمانی جامعه بهبود یابد. در حقیقت امید به زندگی یک موضوع تازه مطرح شده در مورد کیفیت زندگی است و یکی از عوامل مرتبط با کیفیت زندگی سالمندان، بهزیستی روانشناختی آنان است و هر دو مورد بهزیستی و کیفیت زندگی در علوم سلامت، مورد توجه است. بهزیستی روانشناختی به معنای قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است و در این رویکرد تمرکز بر سلامتی و بهزیستی از جنبه مثبت و نیز توضیح و تبیین ماهیت روانشناختی بهزیستی است.
به عبارت دیگر بهزیستی روانشناختی از جمله مفاهیم و سازههای بهنجار مورد توجه و مطالعه روانشناسی مثبت است. براساس پژوهشهای صورت گرفته، بهزیستی روانشناختی با مولفههای پایگاه اقتصادی، اجتماعی، جنس، وضعیت تاهل، حمایت، روابط خانوادگی و خویشاوندی، روابط اجتماعی، ضعف جسمانی، سن، نگرش مثبت به سالمندی و امکانات رفاهی رابطه دارد. بنابراین میتوان گفت که ارتقای سطح زندگی، اهداف و معنای زندگی در دوره سالمندی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در این دوره انسان با مرور عملکرد گذشته خود میزان دستیابی به آنها را مورد ارزیابی قرار میدهد و پس از آن نیز به دنبال تحقق اهداف خود است تا با رسیدن به آنها به آرامش دست یابد. مولفه هدفمندی در زندگی که همان توانایی پیدا کردن معنا و جهتگیری در زندگی و داشتن هدف و دنبال کردن آنهاست با افزایش کیفیت زندگی سالمندان همراهی موثری دارد. پذیرش خود که یکی از مولفههای کلیدی بهزیستی است، در سطح کیفیت زندگی در سالمندان تاثیرگذار است زیرا در این دوره فرد براساس واقعیتهای موجود به ارزیابی خود میپردازند.
براساس این پژوهش، فرد سالمند که پذیرش بالایی دارد با قبول خود و چگونگی عمل خود در موقعیت کنونی، نسبت به خود نگرشی واقعبینانه را داراست، به معنای احترام به نفسی که براساس آگاهی از نقاط قوت و ضعف کنونی خود و نیز پذیرش اشتباهات گذشته خویش است. این آگاهی، پذیرش و احترام به نفس باعث رضایت از زندگی و افزایش سطح زندگی میشود.
بنابراین، با در نظر داشتن نتایج پژوهش و با تکیه پژوهشهای ذکر شده، امید به زندگی با افزایش دادن امکان فکر کردن افراد سالمند به ممکن بودن زیستن طولانی و گذراندن عمری با فرصت بیشتری در کنار دوستان، خانواده، علایق، امیدها و اهداف میتواند میل فرد به بهتر زیستن را بیشتر کند تا بیشتر به فکر سلامت جسمی و روانی خود باشد و به این شکل کیفیت زندگی فرد افزایش مییابد.
به علاوه، وقتی بهزیستی روانشناختی فرد نیز به فرصت امید به زندگی بیشتر و طولانیتر زیستن افزوده شود، یعنی فرصتی طولانیتر که همراه با استقلال، احساس احترام به خود، پذیرش، هدفگزینی و... که زمینه اشتیاق فرد برای حفظ سلامتی، افزایش رضایت از زندگی و بهبود کیفیت زندگی را تامین میکند.
در مجموع، چنین نتیجهای به دست میآید که چنانچه هم از طرف خانوادهها و هم از طرف مسئولان، زمینهای برای بهداشت جسمی و روانی، احترام به سالمندان، ایحاد حس استقلال و خودبسندگی، تقویت ارتباطات و تامین درآمدی برای سالمندان فراهم شود امید به زندگی و بهزیستی آنان افزایش یافته و این امر میتواند همراه با خود بهبود کیفیت زندگی سالمندان را به دنبال داشته باشد.
این پژوهش در مجله روانشناسی پِیری منتشر شده است.
نظر شما