کودکهمسری، عنوانی است که دانشوران حوزهی اجتماعی، به ازدواج غیر قانونی یا قانونی و رسمی یا غیر رسمی دختران نابالغ با مردان و پسران بسیار بزرگتر از خود دادهاند.
این موضوع اگر چه در سالهای اخیر در ایران و بسیاری کشورها به عنوان یک مسئله و یک مشکل اجتماعی، مطرح شده، اما در بسیاری از کشورهای دنیا، همچنان به عنوان یک سنت اجتماعی وجود دارد و به نظر میرسد که جوامع، رفته رفته به سوی حذف و طرد آن حرکت میکنند.
خیلیها فکر میکنند که این مشکل، خاص ایران یا کشورهای در حال توسعه است اما آمارها حکایت از این دارند که در کشورهای اروپایی و امریکا نیز این موضوع دیده میشود.
به گزارش رسانهها، بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ بالغ بر ۲۰۰ هزار دختر در امریکا زیر سن قانونی ازدواج کردهاند یا بهتر بگوییم شوهر داده شدهاند و همین گزارشها میگوید که در بسیاری از ایالتهای امریکا، هنوز کف سنی برای ازدواج دختران تعیین نشده است.
در کشورهایی که اصطلاحات توسعه نیافته یا در حال توسعه نامیده شدهاند این پدیدهی اجتماعی، یک امر سنتی و پرسابقه است که به آداب و رسوم و سنتهای اجتماعی برمیگردد.
هر چند طبق پیماننامهی حقوق کودک که ایران نیز عضو آن است ازدواج کودکان ممنوع میباشد اما اگر در نظر بگیریم که بزرگترین و شاید پیشرفتهترین کشور جهان، یعنی امریکا هم چنین ازدواجهایی را همچنان ثبت میکند و از آن گریزی ندارد، شاید متعهد نبودن ایران و خیلی کشورهای دیگر به این کنوانسیون، چندان عجیب نباشد.
اختلاف در سطح تئوریک زیاد است
از نظر فلسفی، جامعهشناسی و روانشناسی، هنوز توافق مطلقی بین دانشوران این رشتهها در خصوص درستی یا نادرستی این نوع ازدواج وجود ندارد. برخی دانشوران معتقدند این نوع ازدواج، آسیبها و تبعات زیادی برای دختران و نیز برای زندگیهای مشترک در بر دارد و در مقابل، منتقدین و مخالفین آنها میگویند شواهد متقنی از اینکه این نوع ازدواج، تنها دلیل مشکلات اینگونه خانوادههاست وجود ندارد.
آنها میگویند در شرایط امروز که بخصوص موضوع بلوغ زودرس در بین جوانان بسیار شایع شده و این مسئله، دختران را نیز فرا گرفته است، شاید عاقلانهترین کار برای پاسخگویی به بلوغ، ازدواج آنها در سنینی باشد که نیاز به همنشینی و همآمیزی با جنس مخالف دارند.
اما طیف کلی نگرش جوامع و از جمله کشور ما، در سالهای اخیر به این سو رفته است که حتی الامکان باید جلو این نوع ازدواجها گرفته شود زیرا بسیاری از مجامع حقوق کودکان در دنیا، آن را مصداق کودکآزای و همسرآزاری تلقی میکنند و اقدامکنندگان را مرتکبین خشونت جنسی میدانند.
در ایران، اگر چه ازدواج دختران زیر سن قانونی، دور از ترس و بیم اجتماعی در بسیاری از استانهای کشور حسب سنتهای فرهنگیشان رواج دارد اما جو غالب در میان مسؤولان و روشنفکران دانشگاهی این است که باید جلو این ازدواجها گرفته شود.
در خراسان رضوی چه خبر است؟
آمارهای ثبت احوال در سال ۹۵ نشان می دهد، استان خراسان رضوی با ثبت بیش از ۶ هزار مورد از ازدواج کودکان در رتبه اول قرار دارد و آذربایجان شرقی با بیش از ۴ هزار مورد، رتبه دوم، خوزستان نیز با ثبت حدود ۲ هزار و ۵۰۰ مورد ازدواج کودکان رتبه سوم ازدواج کودکان در سنین ۱۰ تا ۱۴ سال را به خود اختصاص داده اند.
شاید یکی از اولین مواردی که در خراسان رضوی، بشدت رسانهای شد و همه از جمله بهزیستی و دادستانی در برابر آن موضع گرفتند، ازدواج دختر ۹ ساله افغانی با یک مرد ۳۶ ساله در آذرماه ۹۷ بود. در این ماجرا دادستانی و بهزیستی به موقع ورود کردند و جلو ازدواج را گرفتند اما اصلا معلوم نیست که این ازدواج پس از فروکش کردن جنجالهای رسانهای، انجام نشده باشد. تازه، به فرض انجام نشدن این ازدواج، هیچ مشکلی در این زمینه حل نشده است. هزاران دختر غیر بالغ، در گوشه و کنار این کشور، چه ایرانی و چه اتباع خارجی، توسط والدین و خانواده، به خانهی شوهران بزرگسال و شاید خیلی مسن فرستاده میشوند و اگر گاهگاهی یکی از آنها رسانهای شود و مسؤولان مرتبط، موضع گیری کنند، هیچ مشکلی حل نمیشود.
در بهزیستی خراسان رضوی نیز مطابق دستورات ابلاغی از سازمان بهزیستی، برنامهای برای پیشگیری از ازدواج کودکان یا کودکهمسری تدوین شده و اجرای این برنامهها به پایگاه سلامت اجتماعی، واحدهای اورژانس اجتماعی، پایگاههای خدمات اجتماعی و مراکز مداخله در بحران سپرده شده است.
دکتر غلامحسین حقدادی، معاون پیشین اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی، در زمان همان ازدواج افغانی، این ازدواج و مواردی شبیه آن را مصداق کودکازاری دانسته بود و گفته بود: با اینکه این اتفاق یکی از موارد کودک آزاری تلقی می شود اما مردم کمتر اورژانس را در جریان قرار می دهند. البته ما مراجعه کنندگان زیادی داشتیم که بعد از طلاق به بهزیستی می آیند و می گویند که در ۱۰ سالگی ازدواج کردهاند.
اما باید در نظر داشت که قوانین کشورهای اسلامی، مبتنی بر فقه دینی است، دستورات قانونی این کشورها نیز تا اوایل قرن بیستم، و در کشور ما تا همین امروز، همان قوانین شرعی و عرفی گذشته است.
اکنون سالها از مطرح شدن طرح جلوگیری از کودکهمسری میگذرد و هنوز خبری از تصویب آن نیست. به نظر میرسد در مجلس و در سطح کلان، بسیاری از مشاوران حوزوی و مؤثران فقهی، معتقد به نفی این نوع ازدواج نیستند و معتقدند دختران به محض بلوغ و بروز قاعدگی، میتوانند ازدواج کنند.
در قانون نیز، اگر چه تصریح شده که ازدواج برای دختران زیر ۱۵ سال ممنوع است اما در ذیل همین ماده، مصلحت و یا شرایط ضروری، این موضوع را استثنا کرده است.
بهزیستی چه نقشی ایفا میکند؟
کارشناس مسؤول پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی میگوید: بهزیستی، با این پدیده مخالف است و برای پیشگیری از کودک همسری و ترویج ازدواج سالم و به موقع، آموزشهای متعددی دارد و به همین جهت برنامهای برای آگاهسازی و آموزشهای فرهنگی خانوادهها، تدوین و اجرا کرده است.
او که ناظر پروژهی آگاهسازی مردم از پیامدهای کودک همسری نیز میباشد اضافه میکند: این طرح در یکی از پایگاههای سلامت اجتماعی مشهد در شرف انجام بود که با مشکل کرونا مواجه شدیم و لذا آموزش های حضوری محلهمحور، متوقف گردید.
نسرین زحمتکش میگوید: بنا بر این برای انجام آموزش ها ناچار از مجازی کردن آن بودیم که البته میدانیم تأثیر آموزش حضوری را ندارد اما تا از بین رفتن بیماری کرونا، راهی بهجز این نوع آموزش نداریم.
وی ادامه میدهد: در این راستا، بروشورهایی توسط تسهیلگران پایگاه سلامت اجتماعی همراز گلستان برای خانوادههای منطقهی تحت نظارت این مرکز، تهیه و توزیع شده و یک موشن گرافی ساده با محتوایی غنی نیز در این زمینه آماده شد. این موشنگرافی در شمارگان یکهزار نسخه تهیه و در اختیار خانوادهها قرار گرفت که آن را ببینند و تحت تأثیر آموزشها، رفتار خود را تغییر دهند.
زحمتکش میگوید: هیچ تردیدی نیست که این آموزشها در کوتاه مدت و به صورت محدود نتیجه نمیدهد و نیاز به پیگیری مستمر، تکرار و گسترش دارد و تنها در طول زمان است که منجر به تغییر فرهنگی میشود. اما به هر حال از یک جایی باید شروع کنیم و نمیشود که دست روی دست گذاشت تا کودکان به خانهی بخت بروند و مدتی بعد با دلهایی شکسته و بدن ها روانهایی مجروح به خانهی پدری برگردند.
کارشناس مسؤول پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی معتقد است کودکهمسری، یک مشکل اجتماعی پیچیده است که ریشه در سنتها و باورهای جامعه دارد و باید به طریقی خردمندانه و با روشهای گوناگون و متکثر به مبارزه با آن رفت؛ روشهایی که بتواند خانوادهها را اقناع کند که این روش، برای آغاز زندگی اجتماعی و مشترک فرزندانشان، روش درستی نیست و نتیجهی مورد نظر آنها را به بار نمیآورد.
مطالعات میدانی کودکهمسری در مشهد
یکی از مؤسساتی که در زمینهی پیشگیری از کودکهمسری و کاهش آسیبهای ناشی از آن فعالیت میکند، مؤسسهی همراز گلستان است.
نرجس تشکر گلستانی، مددکار اجتماعی این مؤسسه که تجربیات عملی و میدانی در این خصوص دارد ازدواج کودکان را یک مشکل اجتماعی میداند که باید با آن مقابله کرد.
وی در خصوص نظر مردم در این باره میگوید: ما در روستاها و محلات حاشیهی شهر مشهد، مطالعات میدانی در این زمینه داشتهایم و فعالیتهایی در زمینهی آگاهسازی و حساسسازی نسبت به این موضوع انجام دادهایم.
وی که حدود دو سال است در کنار همسرش، در این مؤسسه در موضوع حمایت از حقوق کودکان کار میکند اضافه میکند: در روستاها نگرش مردم نسبت به این موضوع، تحت تأثیر باورهای فرهنگی و سنتی است. به همین جهت ما نمیتوانستیم به صورت مستقیم وارد برخورد با این موضوع بشویم چون مثل این بود که مستقیما با باورها و سنتهایی که بسیار محترم و حتی مقدس است بخواهیم مقابله کنیم. این بود که ابتدا باید از این باور فرهنگی، یک مسئله درست میکردیم که اساسا نگاه آنها را به این سمت ببریم که این یک مسئله است که باید مورد بررسی و کنکاش قرار بگیرد یعنی در واقع در مرحلهی حساسسازی بودیم.
خانم گلستانی در پاسخ به این سؤال که در مناطق حاشیهای چه تفاوتی در این زمینه با روستاها دیده میشود میگوید: در روستاها همانطور که گفتم این موضوع به شکل یک امر معمول مبتنی بر باورهای اجتماعی انجام میگیرد اما در حاشیهی شهرها و مهاجرین، بیشتر دلایل آسیبی دارد مثلا پدر خانواده معتاد یا بیکار باشد یا خانواده دچار فروپاشی و آسیبدیدگی جدی باشد و یا اینکه بار اقتصادی خانواده سنگین باشد و بخواهند هزینهها را کاهش دهند یا به اصطلاح خودشان یک نانخور از خانه کم کنند.
دختران ۱۲ ساله و شوهران ۲۵ ساله
این مددکار اجتماعی در بارهی وضعیت کودکهمسران یا دختران نوبالغ که ازدواج میکنند میگوید: بسیاری از این دختران، هیچ شناختی از نقشهای ازدواج یا مسؤولیتهایی که این نقشها ایجاد میکند ندارند و از نظر جنسی هم تعداد قابل توجهی از آنها هنوز به بلوغ جنسی نرسیدهاند. شاید بتوان گفت این دختران، یک برداشت سطحی و کلی از مفهوم ازدواج دارند اما این برداشت و نگاه کلی، اصلا حاوی شناخت و تحلیل در بارهی ازدواج نیست.
وی اضافه میکند: آگاهی کودکهمسران که گاها سنشان ۱۲ یا ۱۳سال است نسبت به ازدواج، در حد همان آگاهیهای مختصری است که از نقشهای زنانه از مادر یا محیط خانواده و زندگی آموختهاند.
وی در مورد میزان طلاق این دختران میگوید: طبق آمار ثبت احوال، ببیشترین کودکهمسری و بیشترین کودکبیوگان در سطح کشور در استان ما ثبت شده است بنا بر این میتوان گفت یکی از فاکتورهای مهم طلاق، کودکهمسری است.
او تأکید میکند: ما به عنوان کنشگران اجتماعی، این پدیده را منفی میدانیم چون آثار و تبعات منفی آن را خیلی بیشتر از وجوه مثبت آن میدانیم.
خانم گلستانی در این باره که آیا شاهد ازدواج دختران نوجوان با مردان میانسال یا سنبالا بوده است میگوید: من دختران زیادی را دیدهام که در سنین ۱۲ تا ۱۵ ساله با پسران ۲۰ تا ۲۵ ساله ازدواج کردهاند اما اینکه مثلا یک دختر کم سن و سال با یک مرد میانسال ازدواج کند نه شاهد چنین ازدواجی نبودهام اما برای اطلاع از وجود چنین مواردی، باید یک پژوهش آماری انجام شود که هنوز انجام نشده است.
دختران در این سن و سال بلوغ روانی ندارند
کارشناس مسؤول مداخله و اورژانس اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی نیز میگوید: در اورژانس اجتنماعی، ازدواج کودکان به عنوان یکی از مصادیق کودکآزاری از نوع غفلت و مسامحه طبقهبندی شده و مداخلهی سریع و آنی را میطلبد نسیم بوستانی تأکید میکند: خصوصا در مواردی که هنوز ازدواج به صورت رسمی درنیامده، مداخله اورژانس اجتماعی میتواند از وقوع آن جلوگیری نماید.
وی اضافه میکند: البته اگر ما پس از ازدواج مطلع شویم مداخله اورژانس اجتماعی میتواند از آسیبهای بعدی این ازدواج پیشگیری کند.
وی با بیان اینکه ازدواج کودکان در برخی مناطق بسیار شایع است با این توجیه که چون تصور ساکنین این مناطق این است که اگر ازدواج در این سنین صورت نگیرد بخت دختر بسته میشود، تن به ازدواج کودک میدهند.
بوستانی تأکید میکند: در واقع آنچه برای ازدواج اهمیت زیادی دارد بلوغ روانی و اجتماعی است و بلوغ جنسی از نظر اهمیت برای زندگی مشترک، پس از آن قرار میگیرد.
وی اضافه کرد: تا آنجا که این ازدواجها به ما گزارش شده و ما بررسیکردهایم، بسیاری از این کودکان به بلوغ روانی نرسیده و قادر به ادارهی زندگی مشترک نیستند..
وی تصریح کرد: اورژانس اجتماعی با اطلاع از مورد کودک همسری، با هماهنگی مقام قضایی شهرستان به موضوع ورود میکند خصوصا در موردی که خانواده از کودک حمایت نکند.
کارشناس مسؤول مداخله و اورژانس اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی تأکید میکند: کودک همسری قطعا عوارض جبرانناپذیری از جمله فرار، خیانت در زناشویی، خودکشی و طلاق خواهد داشت.
نظر شما