چند روز پیش مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی اعلام کرد میزان تماسهای زوجین مربوط به اختلافات خانوادگی در دوران قرنطینه و کرونا با صدای مشاور بهزیستی با شماره ۱۴۸۰ نشان میدهد آمارهای اختلافات بین زوجین، سه برابر افزایش یافته است. بهزاد وحیدنیا درباره این مشکلات گفته است: «برخی اختلافات زوجین مربوط به اختلافات بر سر مسائل رعایت اصول بهداشتی و هنگام بیرون رفتن یکی از اعضای خانواده است.» از سوی دیگر حیدرپور مسئول خط ۱۴۸۰ در گفتوگو با «ایران» اعلام کرد: در سال ٩٨ تماس های ناظر بر مشکلات با همسر ٣٧ هزارو ٧٥٩ مورد ثبت شد اما در حال حاضر در سه ماهه اول سال ٩٩ تعداد تماسها به ٢٥٢ هزار تماس رسیده که فقط ١٠ هزار و ٨٣٦ موردش به مشکلات خانوادگی اختصاص داشته است. همین موضوع موجب شد تا خبرنگار ما برای تهیه گزارش درباره مسائل و مشکلات خانوادهها در دوران قرنطینه از زبان مشاوران سری به مرکز ۱۴۸۰ (صدای مشاور بهزیستی) بزند.
تماسهایی از سر دلتنگی
زنگ تلفنها به صدا در میآیند. در این ساختمان پرهیاهوی بهزیستی، پشت هر تماسی دردی پنهان است. آن سوی خط زنان و مردانی نگران و پردغدغهاند و در این طرف خط مشاورانی آرام و باحوصله حضور دارند که میخواهند در روزهای سخت کرونایی مرهمی بر زخمهای تماسگیرندگانشان باشند. اینجا مرکز جامع خدمات مشاوره است. در طبقه چهارم این مرکز ۷۳ مشاور از صبح تا ساعت ۱۲ شب در ۳۶ کابین مشغولند. کابینهای خط ۱۴۸۰، کنار هم ردیف، چیده شده است. پشت هر کدام از کابینها یک کارشناس نشسته که تخصصش مشاوره و روانشناسی است. همه کابینها کارشناس دارند. هدفون به گوش با آرامشی خاص. همهشان مشغول حرف زدن با تماسگیرندهها هستند با دقت میشنوند و با حوصله جواب میدهند. بدون آنکه خسته و کلافه شوند. در اینجا زنگها امان نمیدهد تلفنها در اینجا راویاند. تلفنها داستان زندگی را میگویند داستانهایی که با درد و اندوه و بغض بیان میشوند. تلفنها راویاند. زنی درمانده، مردی خسته و کودکی آزار دیده. آنها از دردهایشان میگویند، از خشونتهایی که دیدهاند، از تبعیضهایی که چشیدهاند و از زخمهایی حرف میزنند که در این سالها روح و روانشان را به درد آورده است. پشت هر تلفنی قصه تلخی از درماندگی و واماندگی یک زن یا یک مرد است و این سوی خط اما زنان و مردانی هستند که تلاش میکنند آرامش دهند و گرهی از مشکلی بازکنند. وارد یکی از این کابینها میشوم و خانم مشاور از تماسگیرنده اجازه میگیرد تا مشکلش را بشنویم: «همیشه بداخلاق بوده و منم به خاطر بچهها صبوری میکردم حالا اما شرایط روحی و روانیاش بعد از کرونا به هم ریخته است. عصبانیتر شده و انگار حوصله هیچکس را ندارد. راستش چند ماهی است که دورکاری میکند سرکار هم نمیرود دیگر تحمل این وضعیت را ندارم نمیدانم که چه کنم این رفتار برای من سخت است اما برای بچههایم سختتر است.» از این سوی خط خانم مشاور میگوید دقیقاً چه موضوعی موجب ناراحتی شما میشود: «سر هر موضوعی دعوایمان میشود. در همه کاری دخالت میکند. از کار خانه گرفته تا حرف زدنم با بچهها... ا.» زن همینطور یکریز حرف میزند و مشاورش هم در دفترچهای که روی میزش قرار داده حرفهای مهم و سؤالاتش را یادداشت میکند. نه فقط در این کابین بلکه در همه کابینها دفترچه یادداشتی جلوی مشاوران قرار دارد و روی این دفترچه خیلیهایشان با خودکار یادداشتهایی را نوشتهاند. آنطور که مشاوران این مرکز میگویند تماسگیرندههایی دارند که فقط دلشان میخواهد با کسی حرف بزنند: «یک زمانی تماسهایی داریم که از سر دلتنگی است.»
خانم مشاور اینها را میگوید و با اشاره به قرنطینه میگوید: «خانهنشینی برای بسیاریشان ناراحتی آورده است گاهی اوقات تماسهایی از برخی از سالمندان داریم بخصوص در این دوران کرونا که جایی برای رفتن ندارند و باید در قرنطینه باشند. آنها فقط میخواهند درددل کنند ما بنابر وظیفه گوش میدهیم. برخی از آنها قبل از کرونا میتوانستند بیرون بروند در پارک بنشینند و با گروههای دوستی خود ارتباط برقرار کنند اما حالا در خانه هستند. البته به برخی هم مشاوره میدهیم که چطور با تنهایی خود کنار بیایند و چه کاری برای اینکه از این تنهایی خارج شوند انجام دهند.»
مشکلات خانوادگی زوجها در صدر تماسها
انواع و اقسام صدای زنگ هاست که در مرکز مشاوره تلفنی ١٤٨٠می پیچد، تلفنها هم مثل تماسگیرندگانش آرام و قرار ندارند. در این روزهای کرونایی میزان تماسهای خط ۱۴۸۰ بیشتر از قبل شده است. آنطور که مشاوران این مرکز میگویند بیشترین تماسهایشان در این مرکز مشکلات خانوادگی زوجهاست. زوجهایی که به خاطر دورکاری و ماندن در خانه بگومگوهایشان هم بالا گرفته است. مشاوران این مرکز در ادامه میافزایند در شرایط قرنطینه خانگی سبک زندگی مردم تغییر کرده و اختلافاتی که از قبل وجود داشته پررنگتر شدهاست. او میگوید: «هیچکس فکر نمیکرد که باید ماهها در خانه با همسرش زندگی کند و بیرون از خانه هم نرود. زوجها قبل از شیوع بیماری کرونا کار میکردند و ساعتهای کمتری از روز را کنار هم میگذراندند. وقتهایی هم که در کنار هم بودند با رفتن به رستوران، مهمانی و خرید، وقتهای خود را پر میکردند اما حالا تمام وقت در خانه هستند و ماندن در خانه موجب فشارهای روحی و روانی بیشتر شده است و همین موضوع تنشها را هم افزایش داده است. از نظر من بزرگترین چالش زوجها در شرایط کرونا این است که مهارت با هم بودن را بلد نیستند. نمیدانند اگر قرار است یک هفته با هم در خانه باشند چه کارهایی انجام دهند. هیچ فعالیت مشترکی با یکدیگر ندارند. نمیدانند چگونه باید با یکدیگر مسالمتآمیز کنار بیایند. فکر میکنم باید روی این موضوع در رسانهها و شبکههای مجازی بیشتر کار شود. زن و مردها، به جای همزیستی مسالمتآمیز در این شرایط بحرانی، یکدیگر را تحمل نمیکنند. ما سعی میکنیم به این زوجها آموزش دهیم که چگونه در کنار هم بهترین ساعتها را بگذرانند و از کوچکترین کاری لذت ببرند و روحیات طرف مقابل را بشناسند.»
آنطور که خانم مشاور تعریف میکند تعداد تماسگیرندگان این مرکز از زمان کرونا تا حالا چند برابر شده است و برخی از تماسها مربوط به کروناست. او میگوید: زوجها مهارت زندگی با همدیگر را ندارند بخصوص در این دوران کرونا این مشکلات بیشتر شده است. هماکنون بسیاری از افراد در دورکاری هستند تماسهای ما بیشتر از سوی خانمها است که نمیتوانند شرایط کار همسرانشان را در خانه تحمل کنند و یا اینکه اضطراب و استرس خانوادهها در دوران کرونا بیشتر شده است. حتی روابط زناشویی هم با مشکل مواجه شده است. این روانشناس البته با اشاره به تماسهای استرسزا برخی از خانمها میگوید: «تماسهای بسیاری درباره اضطراب کرونا داشتم. خانمی مبتلا به کرونا شده بود و بهبود پیدا کرد اما این خانم دچار اضطراب کرونا شده بود. در بیماری اضطراب کرونا شما ممکن است احساس علائم کرونا را داشته باشید. همان تنگی نفس را داشته باشید. این احساس را داشته باشید که بمیرید پس نگران خانواده و فرزندانتان میشوید. بنابراین فرد به اشتباه فکر میکند که همچنان مبتلا به بیماری کرونا است. ما این تماسها را هم داشتیم ولی با مشاورههای مختلف تماس گیرنده را آرام میکنیم تا بتواند برای سلامتیش کاری انجام دهد. البته مواردی داشتم که میپرسند نشانههای کرونا چیست، چون همسرشان گفته که نشانه کرونا دارد و نباید خانه را ترک کند. این موارد نشان میدهد زن و مرد در قرنطینه گرفتار بیتجربگی و نداشتن مهارت زندگی هستند. هر چند ما از طریق تلفن آموزشهای لازم را میدهیم تا آنها بتوانند از دوران قرنطینه بهترین استفاده را داشته باشند. با این حال بیشتر تماس گیرندهها مشکلات عمیق خانوادگی داشتند و این قرنطینه و ماندن در خانه موجب شد که این مشکلات بیشتر خودش را بروز دهد. وقتی من یک کاری دارم و بیرون از منزل میروم و همسرم هم کار خودش را انجام میدهد این مشکلات ممکن است در طول زمان به چشم نیاید اما وقتی در یک خانه نزدیک هم هستیم و مجبوریم که ساعتها و روزها در کنار هم باشیم مسائل و مشکلات جدی تر و پررنگتر میشود. با این حال این را هم بگویم که در خانوادههای معمولی که مشکلاتی نداشتند یک فرصتی ایجاد کرد تا افراد به هم نزدیک بشوند و از یک جنبه دیگر به یکدیگر نگاه کنند. البته تأکید میکنم اگر ازدواجها با انتخابهای مناسب صورت بگیرد و ما با مشاور و روانشناس بیگانه نباشیم میتوان مشکلات را حل کرد.»
الو صدای مشاور بفرمایید
«الو صدای مشاور بفرمایید.» این صدای مشاور جوانی در کابین شماره ۱۶ است. هدفون را محکم به داخل گوشش فشار میدهد تا صدای تماس گیرنده را راحتتر بشنود. اما خانم مشاور روایت میکند که اولش اعتماد نمیکنند آرام حرف میزنند. انگار در ثانیههای اول میترسند که هویتشان فاش شود برای همین برخیهایشان تا اعتماد کنند بسیار سؤال میپرسند. خانم مشاور اینها را میگوید و از تجربیات این سالهایش حرف میزند «اول اطمینان پیدا میکنند که اطلاعاتشان یا شماره تلفن را در اختیار کسی نمیگذاریم. بعد میگویند اگر مشکلاتم را مطرح کنم، بین خودمان میماند و ما هم این اطمینان را میدهیم که این تماس راز است و بعد آرام آرام مسائل زندگیشان را مطرح میکنند البته خیلیها هم همان ثانیه اول کمک میخواهند.» خانم مشاور به تماس آخرش اشاره میکند: «تماس گیرنده قبلی با مخالفت خانواده همسر و خانواده خودش ازدواج کرده و ۱۰ سالی هم زندگی کرده حالا به این نتیجه رسیده که به درد هم نمیخورند و میخواهد طلاق بگیرد اما به دلیل آنکه خانوادهها مخالف طلاق هستند تماس گرفته که مشکلش را چگونه حل کند البته باید بگویم تماس گیرنده در حرفهایش به این نکته اشاره کرد که توهین و تحقیر میشود و نمیداند که چگونه جلوی این توهینها را بگیرد. او میگوید تحمل این همه توهین و تحقیر را ندارد. دعواهایشان بیشتر شده چون دیگر اهل سکوت نیست. بارها از همسرش خواسته تا پیش مشاور بروند اما در جواب شنیده که مگر دیوانه است.» خانم مشاور بلافاصله سؤالهایش را مطرح میکند: «شما وقتی تحت خشونت قرار میگرفتید، چه میکردید؟» آیا موضوع را با خانواده خودتان یا همسرتان درمیان گذاشتهاید؟ چه دلیلی موجب شد که تا حالا بچهدار نشوید؟ رابطه همسرتان با خانواده شما و خودش چگونه است؟
در این سالن زمان جواب نمیدهد؛ همه مشغولند. زمان به سرعت میگذرد اما نه برای آنهایی که مستأصل و درماندهاند. زنگهای این مرکز البته همهاش برای بگو مگوهای دوران کرونایی هم نیست بسیاری از زنان و مردان تماس گیرنده از قبل از کرونا مشکل داشتند. کسانی که مشکلات خانوادگی دارند؛ مشکلات بالینی، مشکلات حقوقی، مشکلات تحصیلی و والدینی که با کودک و نوجوان خود درگیرند همه آنها با خط ۴۱۸۰ تماس میگیرند و حرف میزنند. تماس گیرندگان از هر دردی میگویند از هر چیزی که در این سالها طاقتشان را طاق کرده و جانشان را به لبشان رسانده است. از اعتیاد همسرشان، از بیکاری، دعوای خانوادگی، توهین و تحقیرهایی که دیدهاند و از آزارهای جسمی، روحی و روانی که امانشان را بریده است. آن طور که خانم مشاور میگوید، هر کدام از همکارانش در شیفتهای کاری خود پاسخگوی ۱۵ تماس هستند: «گاهی وقتها فرصت غذا خوردن هم ندارم. یعنی دلم نمیآید کابین را ترک کنم روزی ۱۵ یا ۱۴ تماس را جواب میدهم برخی وقتها مکالمه بین من و تماس گیرنده به چند بار در روزهای متوالی هم میرسد آنقدر مردم مشکل دارند که فکر میکنم اگر کابین را ترک کنم آن زن امیدواری که میخواهد از من مشاوره بگیرد تماس داشته باشد و جوابی از کابینها نشنود امیدش را ناامید میکنم.»
خانم مشاور از تلفن اخیرش میگوید: «تماس گیرنده خانمی بوده که با همسرش مشکل بسیاری دارد و میخواهد طلاق بگیرد، میگفت کارهای منزل را نمیخواهد انجام دهد همین موضوع موجب اختلاف بیشتر شده مثلاً شام و ناهار درست نمیکند. یا تماس دیگری داشتم که زن میگفت همسرم خرجی نمیدهد من هم نمیدانم چه کنم هر روز سر مسائل مالی درگیر هستیم من هم غذا نمیپزم. تلفنی داشتم که درباره تمکین میپرسید که چه کارهایی انجام دهد تا دادگاه همسرش را محکوم کند و میخواست بداند چه وظایفی در خانه دارد. بیشتر تماسها برای درگیری و مشکلات زن و شوهرها است انگار نمیدانند که چطور با هم زندگی کنند. البته تماسهای دیگری هم از مشکلات خانوادگی و درگیریهای والدین با فرزندانشان هم دارم.»
اینها را میگوید و ادامه میدهد: «تنشهای خانوادگی بیشتر از قبل شده. زنان جسارت برخورد را پیدا کردهاند من بارها با زنهایی صحبت کردهام که در حال طلاق بودند اما خانه را ترک نکردند سابق بر این زنها میترسیدند در دوران طلاق در خانه باشند موضوع بیشترین تماس ها با مرکز، خیانت و بعد از آن تفاهم نداشتن همسران است زن و شوهرها اصلاً نمیدانند چطور با هم کنار بیایند. یک زن سن و سال داری چند روز پیش تماس گرفته بود که سالهای زیادی با همسرش زندگی کرده بود نه پشتوانه مالی داشت نه خانوادهای که او را حمایت کنند. در تماس مدام تکرار میکرد ای کاش کسی به فکر زنان خانهدار باشد ما که بیمه و حقوقی نداریم چه باید بکنیم.»
بیشترین تماسها از سوی زنان متأهل
سوزان حیدرپور مسئول خط ۱۴۸۰ است. او هم با ما همراه میشود تا از تجربه ۱۲ سال کارش در مرکز بگوید. حیدرپور در این سالها به این نتیجه رسیده که سطح آگاهی مردم نسبت به مشاوران بهتر شده است و مردم آن مشکلاتی را که سالهای قبل با مشاوران داشتهاند دیگر ندارند. با این حال بیشترین تماس گیرندگان این خط زنان هستند و آن هم زنان متأهل. حیدرپور درباره مکالمات این زنان میگوید: «بیشترین تماسها بین ساعت ۱۱ تا یک ظهر و ۱۷ تا ۱۹ عصر است. این ساعات شلوغی کار مشاوران است و تلفن بعد از ۲۵ دقیقه به صورت خودکار قطع میشود. ما در این تماسها انواع و اقسام مشکلات مردم را میشنویم حتی تماسهای اورژانسی هم داریم. گاهی فردی تماس میگیرد و ما متوجه میشویم که تصمیم دارد خودکشی کند در آن زمان مجبوریم به دلیل اورژانسی بودن موضوع، شخص را پشت خط نگه داریم تا تیم سیارمان به محل برسد. این را هم بگویم که اکثر مواقع آدرسها درست است. بعضی اوقات تماسهایی هم داشتیم که میزان اضطراب فرد بالا بوده است یا فرد دچار افسردگی بوده در این موارد مشاوران ما سعی میکنند فرد را آرام کنند و با ١٢٣ تماس میگیرند و تلفن فرد را در اختیارشان قرار میدهند. در مواقع اورژانسیتر با آتشنشانی تماس میگیریم تا هر چه زودتر به محل ورود کنند. ما درباره این تماسهای اورژانسی بسیار دقیق و حساس عمل میکنیم. اگر مردم بابت هر کار یا مشکل کوچک از نظر مشاوران بهره بگیرند، این موارد به صورت مشکلهای پیچیده و اغلب لاینحل بروز نمیکند. متأسفانه اغلب اوقات، افراد زمانی به مشاور مراجعه میکنند و انتظار مداخله دارند که مشکلات جدی شده است و این مداخله چندان نمیتواند تأثیر گذار باشد.»
او به مشاوره در دوران کرونا اشاره میکند و میگوید: «در زمان شیوع کرونا مشکلات درباره استرس ابتلا به این ویروس کشنده و مشکلات خانوادگی بوده است و همان زمان تعداد تماسها افزایش یافت. اما این روزها بیشترین تماسها به مشکلات خانوادگی زن و شوهرها در قرنطینه برمیگردد. آنها مهارتهای لازم را نداشتند و با تفاوتهای فردی هم آشنا نبودند یک مقدار استرس و اضطراب در این بیماری شیوع پیدا کرده بود. عمدهترین شکایت این بود که همسر من رعایت نمیکند وقتی از بیرون میآید، من نگرانم که بچهها درگیر بیماری شوند جر و بحث بیشتر در این حوزه است. البته این بحثها هم زمانی در بین زن و شوهرها افزایش پیدا میکرد که فرد یک عامل پیشزمینهای دارد وقتی سطح اضطراب زوجها بالا باشد، فرد نمیتواند مدیریت کند و این موضوع خودش را در قالب پرخاشگری نشان میدهد.»
نظر شما