پایگاه خبری صبای مردم: نه خیلی دور نه خیلی نزدیک، کافی بود چند کیلومتر دورتر از تبریز، سری به مراکز توانبخشی شهرستان اهر بزنیم تا زندگی را از نگاهی دیگر، از دیدگاه انسانهایی پاک و معصوم بنگریم تا تلنگری باشد که بدانیم چرخ زندگی هنوز که هنوز است توسط انسان های زیبا می چرخد.
۲۷ آبان، با تور یک روزه ای که توسط روابط عمومی بهزیستی استان ترتیب داده شده، راهی اهر میشویم، کوه های مریخی سر راه اهر را نیز پشت سر گذاشته و بعد از طی مسافتی دو ساعته، به اداره کل بهزیستی شهرستان اهر می رسیم.
لیلی اکبرزاده، رئیس اداره بهزیستی اهر، استقبال گرمی از خبرنگاران میکند و ناگفته نماند از اینکه می بینیم رئیس این اداره نیز همچون بهزیستی استان، بانوی فعالی است، خوشحالی وجودمان را فرا میگیرد که بلاخره بانوان نیز آنطور که شایسته آنهاست بر کرسی ریاست می نشینند.
در وهله نخست، به همراه خانم اکبرزاده، به مرکز شبانه روزی فردوس که افراد کم توان ذهنی بالای ۱۵ سال را تحت پوشش قرار می دهد، می رویم.
وارد سالن که می شویم، آثار زیبای هنری همچون سفال، تابلوهای رنگ روغن و پیکرهای چوبی روی میزهایی به نمایش گذاشته شده و خودنمایی می کند.
به گفته مسئول این مرکز، ۵۶ نفر کم توان ذهنی بالای ۱۵ سال که اکثرا بی سرپرست هستند، در این مرکز تحت پوشش هستند و این مرکز تحت حمایت بهزیستی، مردم و مشارکت خیرین فعالیت می کند و به افراد کم توان ذهنی، کلاس های هنری از قبیل نقاشی روی سفال، چرم دوزی، نقاشی روی بوم و حجم سازی و پیکرتراشی چوب برگزار می شود و این افراد آثار هنری زیبایی را خلق می کنند.
هر سال، این آثار هنری زیبا در نمایشگاه هنری که همزمان با روز جهانی معلولین به نمایش گذاشته می شود.
روی دیوارهای این مرکز، علاوه بر آثار هنری افراد مددجو، تصاویری از خاطراتی است که نشان می دهد، جهت شادی آنها، جشنهای یلدا و عید نوروز نیز برگزار شده است و حتی عکس هایی از سفر آنها به شمال نیز ثبت شده است.
وارد سالن بزرگ “فرشته های نیک نام” می شویم که این افراد روی تخت هایی کنار هم نشسته یا دراز کشیدهاند.
برخی با دیدن ما، هیجان زده می شوند و برخی هم با خنده دستی تکان می دهند و سلام می کنند.
گوشه ای از سالن، پسری ایستاده است که بی وقفه به ما سلام می کند و جلوتر می آید و نشان میدهد نسبت به بقیه اجتماعی تر است و یکی یکی با خبرنگاران دست می دهد.
وارد بخش آموزشهای هنری می شویم، جلوی پنجره، پیکرهای زیبای چوبی قرار گرفته، نقاشی های رنگ روغن نیز آویخته شده، چند نفر مشغول نقاشی روی سفال هستند، پیرمردی که نمکدان سفالی را نقاشی می کند، با خوشحالی دستی تکان می دهد.
شیوا سپیدگر، مربی نقاشی است که در این مرکز آموزش می دهد و به گفته او، با شیوهای دوستانه با افراد کم توان، علاقه به هنر در این افراد بیشتر شده و این افراد گام به گام به هنر علاقمند شده و حتی از بین آنها استعدادهای هنری شگرفی کشف شده است.
مسئولان مرکز، بشقابهای سفالی که روی آنها، مددجویان نقاشی کرده و اثر هنری خلق کردهاند، به خبرنگاران به عنوان هدیه اهدا میکند، این هدایا برایمان با ارزش است چرا که می توان روی تک تک این بشقابها، بارقهای از امید را دید.
بعد از مرکز توانبخشی فردوس، می خواهیم از مکانی متفاوت بازدید کنیم، آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای کارآفرین، آموزشگاهی است برای توانمندسازی و مستقل کردن بانوان سرپرست خانوار.
به گفته اعظم اسلامی، مسئول این آموزشگاه، این آموزشگاه خیاطی از سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را با سه چرخ خیاطی آغاز کرده و این سه چرخ خیاطی که اکنون تعداد آنها به ۱۲ تا افزایش یافته، با کمک بهزیستی اهر خریداری شده و طی تفاهم نامهای که بین این آموزشگاه و بهزیستی اهر امضا شده، تاکنون ۱۳۲ مددجو در اینجا آموزش دیدهاند.
به گفته خانم اسلامی، در دو ماه اخیر، ۸۰۰ یونیفرم مدرسه برای دانشآموزان در این آموزش دوخته شده و برخی از هنرجویان این آموزشگاه چنان مستقل شدهاند که به تنهایی برای خود مزون لباس راه انداخته اند.
راه اندازی یک تولیدی پر رونق، هدف بعدی و اصلی این آموزشگاه است، آموزشگاهی که بستری مناسب برای مستقل کردن زنان سرپرست خانوار فراهم کرده است.
بعد از آموزشگاه کارآفرین، به مرکز توانبخشی “نیوشا” سر می زنیم، مرکزی که پذیرای کودکانی است که دچار اختلالات گفتاری و شنوایی هستند.
در بدو ورود، دو کودک شیرین زبان با خواندن شعری، خوش آمدگویی می کنند و گل های کاغذی رنگارنگ که کار دست خودشان است به خبرنگاران هدیه می دهند.
به گفته سمیه حمیدنژاد، مسئول این مروز و آسیب شناس گفتار و زبان ، این مرکز فعالیت خود را از سال ۹۴ آغاز کرده و در بخشهای گفتار درمانی، شنوایی شناسی، روانشناسی و مشاوره به کودکان زیر ۱۵ سال خدمات ارائه می کند و در این مکان، کودکانی که کاندید کاشت حلزون هستند یا کاشت حلزون کرده اند و حتی سمعک دارند، کودکانی که اختلالات گفتاری دارند، خدمات توانبخشی ارائه می شود.
ظرفیت این مرکز ۵۰ نفر بوده و به ۵۰ کودک کم شنوا و ناشنوا و ۱۰ کودک دچار اختلال گفتاری خدمات درمانی ارائه می شود و روزانه نیز این مرکز، ۲۰ الی ۲۵ نفر مراجعه کننده دارد و همچنین به گفته مسئول این مرکز، ۳ نیروی متخصص، ۴ مربی آموزش و یک روانشناس در این مرکز فعالیت می کنند.
به دلیل شرایط سخت رفت و آمد برای برخی از خانوادههایی که از اطراف شهرستان اهر می آیند، اداره بهزیستی چند دستگاه تبلت برای کودکان خریداری کرده تا مربیان این مرکز به صورت مجازی به بچهها آموزش های لازم را ارائه کنند.
به گفته مسئول این مرکز، این مرکز توابخشی تنها و اولین مرکز اختلالات شنوایی ارسباران محسوب می شود که پذیرای مراجعه کنندگان از سوی سایر شهرستان هاست.
شاهین خوش رفتار که متخصص شنوایی(ادیولوژیست) این مرکز است و همزمان در بیمارستان تبریز و اهر کودکان را از بدو تولد غربالگری شنوایی می کند، می گوید: در بدو تولد، کودکان را از لحاظ شنوایی غربالگری می کنیم و از بدو تولد کودک تا ۳ سالگی، دوره طلایی برای کاشت حلزون محسوب می شود و کودکانی که مشکل شنوایی آنها با سمعک رفع نمی شود، به سمت کاشت حلزون سوق داده می شوند.
وی از قیمت بالای دستگاه غربالگری و سمعک به دلیل تحریمها انتقاد می کند و می گوید: خوشبختانه بهزیستی برای مددجویان خود سمعک تهیه و تامین می کند.
بعد از وقفه ای نیم ساعته، به “مرکز توانبخشی حرفهای کارن” مراجعه می کنیم.
با ورود ما به این مرکز، صدای موسیقی داخل سالن می پیچد، وارد اتاقی می شویم، پسر نوجوانی مشغول نواختن ارگ است، لبخندی می زند و آهنگ ” داشلی قالا” و “جان مریم” را برای خبرنگاران می نوازد.
یکی یکی از اتاقهای بخش بازدید می کنیم، در هر کدام از اتاقها، حرفهای به مددجویان آموخته می شود.
نصیری، مسئول این مرکز می گوید: این مرکز فعالیت خود را از سال ۹۸ آغاز کرده است و حرفههایی از قبیل سفال برجسته، پیکرتراشی بر روی چوب، فرشبافی، نقاشی و موسیقی در این مرکز به مددجویان آموزش داده می شود.
به عقیده او، چنین مراکزی، بستری مناسب فراهم می کنند تا کودکان و افرادی که دچار معلولیت هستند با شرکت در کلاس ها، روابط اجتماعی و دوستانه خود را تقویت کنند و وجود چنین مراکز باعث می شود این افراد دچار افسردگی و منزوی نشوند.
چنین مراکزی مامن امیدبخشی است که علاوه بر کمک به مددجویان، کمک حال خانواده ها نیز می شود، پناهگاهی می شود برای کشف استعداد مددجویانی که دلشان همچون دریا وسیع است.
وارد اتاق دستبندبافی و بدلیجات می شویم، بچهها استقبال گرمی از ما می کنند و لبخند همچنان روی لب هایشان نقش بسته است، یکی از پسرها، دستبندها را به عنوان هدیه به خبرنگاران می دهد، دستبند ها را به رسم یادبودی ارزشمند دستمان می کنیم تا همواره به خاطر داشته باشیم که باید امیدوار زندگی کنیم و بدانیم همیشه راه را برای چنین افرادی که به ظاهر ناتوان هستند، هموار کرد.
نظر شما