الف- حق بر آموزش کودکان به شکل عام شامل:
١- حق دسترسی به آموزش
۲- حق آموزش استاندارد و باکیفیت
۳- حق آموزش عادلانه با فرصتهای برابر
۴- حق رعایت منزلت و هویت کودکان در آموزش
۵- حق بر آموزش مبتنی بر تفاوتهای فردی
۶- حق آموزش مادامالعمر
ب- حق بر آموزش کودکان در گروههای خاص شامل:
۱- حق بر آموزش کودکان مهاجر
۲- حق بر آموزش کودکان مجهولالهویه
۳- حق بر آموزش کودکان بدون تابعیت و پناهنده
۴-حق بر آموزش کودکان بیسرپرست
یا بد سرپرست
۵- حق بر آموزش کودکان مخاصمات مسلحانه
۶- حق بر آموزش کودکان دارای نیاز ویژه یا آموزش و پرورش کودکان استثنایی.
حق بر آموزش که در صورت فراهمآوری تحقق زمینهای آن موجب عدالت آموزشی و در نهایت عدالت اجتماعی میشود نقطه مقابل فقر آموزشی قرار میگیرد که دستکم دارای دو شاخص حق دسترسی به آموزش و حق آموزش با کیفیت و استاندارد است.
آموزش علاوه بر اینکه حق همگانی و اساسی همه کودکان است..
اما حق آموزش کودکان با نیازهای ویژه و گروههای خاص از جهات مختلفی از اهمیت ویژه برخوردار است.
مهمترین آن در سه قلمرو مهم قابل توجه است:
۱- عدالت آموزشی و نگاه عدالتمحور به آموزش کودکان با نیازهای ویژه و گروههای خاص
۲- نقش آموزشی این دسته از کودکان در کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی و افزایش ضریب امنیتی جامعه و ۳- حساسیت ویژه نظام بینالمللی به تعلیم و تربیت و آموزش این دسته از کودکان.
-کاستیها و علایم مهم فقر آموزشی در دانشآموزان با نیازهای ویژه در جامعه ایران:
اولین پرسش مهم در رابطه با آموزش و حق آموزش کودکان با نیاز ویژه به این شاخص فقر آموزشی مربوط میشود که آیا همه دانشآموزان با نیاز ویژه امکان دسترسی به آموزش و قرار گرفتن در فضای مدرسه را مییابند یا خیر؟ همانطور که میدانیم بر اساس دو شاخص فقر آموزشی یعنی امکان دسترسی به آموزش و نیز آموزش با کیفیت فقر آموزشی کودکان در دنیا ۴۵ درصد است، ۲۵ درصد دانشآموزان از پایین بودن کیفیت آموزش و ۲۰ درصد از عدم دسترسی به آموزش رنج میبرند. اکنون در جامعه ایران ۱۸ میلیون کودک فرصت اتمام دوره تحصیلات عمومی را پیدا نمیکنند، ۱۰ میلیون بیسواد مطلق وجود دارد و حدود یک میلیون بازمانده از تحصیل این وضعیت در حوزه دانشآموزان با نیاز ویژه رنجآورتر است با وجود اینکه پس از راهاندازی سازمان آموزش و پرورش استثنایی از سال ۱۳۷۰ به بعد رشد ۱۷ برابری آموزش کودکان با نیازهای ویژه را شاهد هستیم، اما حداقل ۳۳ درصد کودکان استثنایی تحت پوشش آموزش و پرورش قرار نمیگیرند و بیش از ۵۰ درصد دوره پیش دبستانی را نمیگذرانند. آمار سازمان ملل متحد ۱۵ درصد نرخ شیوع معلولیت را نشان میدهد و قطعا به دلیل ۸ سال دفاع مقدس این نرخ در ایران کمی بیشتر نیز است اکنون در آموزش و پرورش استثنایی کشور ۱۸۰۰ مدرسه خاص استثنایی و حدود ۲۱ هزار مدرسه پذیرای حداکثر بیش از صد هزار دانشآموز با نیاز ویژه را تحت پوشش قرار دادهاند که تعداد کمتر از یک درصد از دانشآموزان را شامل میشود، حال آنکه نورم شیوع معلولیتها در جامعه ۱۵ درصد است. شوربختانه ما در جامعه ایران آمار دقیقی از وضعیت دانشآموزان دارای نیاز ویژه به دلیل عدم غربالگریهای بهنگام نداریم. آموزش و پرورش ایران توسط سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی طرح سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی را در بدو ورود به دبستان اجرا میکند. بهزیستی نیز غربالگری تنبلی چشم را در ۴ سالگی و وزارت بهداشت و درمان از بدو تولد طرح آبکار را به انجام میرساند. به دلیل عدم هماهنگی بین این سازمانها، سامانه یکپارچه غربالگری و شناخت جامعه هدف به منظور مداخلات به هنگام طلایی وجود ندارد به همین دلیل ما نمیتوانیم آمار دقیق از میزان شیوع وضعیت دانشآموزان با نیاز ویژه را احصا کرده و بر آن اساس نرخ پوشش تحصیلی دقیق این دانشآموزان را محاسبه کنیم. بر اساس برآوردها در ایران ۳ درصد دانشآموزان در گروه کودکان با نیازهای ویژه (کودکان استثنایی) جای میگیرند. با توجه به اینکه در سال جاری تعداد دانشآموزان کشور ۱۵ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر است، بنابراین حدود ۵۰۰ هزار کودک در سنین مدرسه از گروه کودکان استثنایی هستند. تعداد دانشآموزان حاضر در مدارس استثنایی بیش از ۸۰ هزار نفر و در مدارس فراگیر ۲۳ هزار کودک است. مدارس فراگیر مدارسی هستند که اکثر دانشآموزان آن عادی هستند، اما کودکان با نیازهای ویژه نیز در آن مدرسه حضور دارند و مدرسه برای حضور این کودکان مناسبسازی کالبدی و فرهنگی - آموزشی شده است. به لحاظ امور تربیتی و اقتصاد آموزشوپرورش مدارس فراگیر بر مدارس استثنایی ترجیح دارند، زیرا مدرسه فراگیر به لحاظ اقتصادی بهصرفه است. بهطور متوسط در هر مدرسه استثنایی ۵۰ کودک تحصیل میکند که هزینه سنگینی برای آموزشوپرورش دارد و گسترش آن پرهزینه است. در کشور بیش از ۱۰۵ هزار مدرسه عادی و ۱۸۰۰ مدرسه استثنایی وجود دارد. بدینترتیب کودکان با نیازهای ویژه دسترسی کافی به مدارس استثنایی ندارند. حضور کودکان با نیازهای ویژه در مدارس فراگیر موجب برابری فرصت، شادابی و اعتمادبهنفس آنان و برای کودکان عادی نیز موجب تقویت حس نوعدوستی و مسوولیتپذیری میشود. آموزش کودکان با نیازهای ویژه از مقدمات حضور فعال معلولین در جامعه است و موجب کاهش هزینههای زندگی این افراد در طول عمر و اقتصاد کشور میشود.
گروههای تحت پوشش- نکته مهم دیگر آموزش و پرورش کودکان با نیازهای ویژه به گروههای تحت پوشش آن مربوط میشود. هماکنون در سازمان آموزش و پرورش استثنایی ۷ گروه آسیبدیده بینایی، شنوایی، جسمی- حرکتی، چند معلولیتی، ذهنی، اوتیسم و مشکلات ویژه یادگیری تحت پوشش قرار دارند، حال آنکه مطالعات انجام شده در سطح بینالمللی گاه تا ۲۳ گروه از دانشآموزان با نیاز ویژه را تحت پوشش آموزش و پرورش قرار میدهد به عنوان مثال گروه دانشآموزان دارای اختلال گفتار زبان، گروه دانشآموزان دارای نارسایی توجه و بیش فعال، گروه دانشآموزان دارای اختلال طیف اوتیسم که در زیرمجموعه اختلال رفتاری تعریف شدهاند و باید مستقل دیده شوند، گروه دانشآموزان دارای مشکلات سلامت مثل دانشآموز سرطانی بستری در بیمارستان یا دارای بیماریهای خاص، گروه دانشآموزان دارای آسیبهای اجتماعی، کودکان کار، کودکان خیابانی و از جمله گروههایی هستند که میتوانند تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی قرار گیرند حال آنکه هماکنون بیش از ۷ گروه تحت پوشش نیستند.
سید جواد حسینی
منبع: روزنامه اعتماد
نظر شما