خورخه لوئیس بورخس، شاعر و نویسنده منتقد معاصر آرژانتینی، دراروپا تحصیل کرد و در آنجا با نویسندگان پیشرو آشنا شد و به جنبشی پیوست که طرفدار اصالت و استقلال کامل استعاره و مجاز بود.
شعرهای بورخس در اسپانیا منتشر شد، اما در سال ۱۹۲۱ به بوئنوس آیرس برگشت تا این جنبش را به نسل جوان بشناساند. بورخس برای تاسیس چند ماهنامه ادبی بسیار کوشید از جمله پریسما، پروآ و مارتبین فی یرو.
در این هنگام، به نوشتن اشعاری درباره بوئنوس آیرس دست زد. سالها از فعالیت ادبیش میگذشت که به داستان نویسی پرداخت. نخستین مجموعه داستانش به نام تاریخ جهان بی شرفی در سال ۱۹۳۵ منتشر شد.
اثر بعدی او داستانها در سال ۱۹۴۴ منتشر گردید. این اثر توسط آ. کریگان به انگلیسی برگردانده شد. کار دیگر بورخس در زمینه داستان نویسی به نام الف در سال ۱۹۴۹ زیر چاپ رفت. کتاب الف از جمله آثاری است که او را به شهرت رساند. بورخس به شکلی اصیل به داستان نویسی روی آورد.
به طوری که در داستانهایش جنبههای از مقاله، نقد ادبی و زیست نامه نگاری را میتوان مشاهده کرد. او پس از سقوط پرون در سال ۱۹۵۵ به ریاست کتابخانه ملی منصوب گردید.
بورخس زمانی به ریاست کتابخانه ملی گمارده شده که کلا نابینا بود و در همان زمان شعر «هدایا» را سرود. وی در این شرع میگوید: خدا با لحنی شکوهمند کتاب و ظلمت را هم زمان به من اعطا کرد. چرا که او درزمان نابینایی ۸۰۰ هزار جلد کتابهای کتابخانه ملی را در اختیار داشت.
نظر شما