به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل، دکتر سید جواد حسینی، رئیس سازمان بهزیستی کشور در نشست شورای اجتماعی کشور با حضور رئیس جمهور و جمعی از وزرا با اشاره به ضرورت مداخلات نوین اجتماعی برای کودکان و نوجوانان گفت: جامعه امروز به جامعهای طوفانی، پرسرعت و پرشتاب تبدیل شده که در آن شاهد گسترش آسیبهای اجتماعی نوپدید، بهویژه در حوزه کودکان و نوجوانان هستیم؛ این وضعیت لزوم طراحی و اجرای الگوی مداخله نوین را ایجاب میکند.
وی افزود: الگویی که مجتمع شوق زندگی ارائه کرده، الگویی تلفیقی و ترکیبی است که بخشهای دولتی از جمله سازمان بهزیستی، اداره کل اتباع، آموزش و پرورش، وزارت کشور و همچنین بخش عمومی مانند شهرداریها و کمیته امداد حضرت امام (ره)، بخش قضایی و انتظامی و بخش مردمی و تشکلهای اجتماعی را در بر میگیرد، تشکلهایی که میتوانند در ارائه خدمات حرفهای، امدادی و انسانی به کودکان و نوجوانان نقشآفرین باشند.
حسینی گفت: در واقع ما در مجتمع شوق زندگی شاهد یک مربع طلایی شامل چهار بخش عمومی، مردمی، قضایی-انتظامی و دولتی هستیم. این الگو مبتنی بر پشتوانه قانونی مستحکمی است که شامل دو قانون مهم حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ و سند تحول قضایی مصوب ۱۴۰۰ و نیز قوانین سازمانهای مرتبط از جمله سازمان بهزیستی میشود.
حسینی اظهار کرد: مجتمع شوق زندگی در سال ۱۳۹۹ در مشهد با هدف کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی با تمرکز بر کودک و نوجوان آغاز به کار کرد. مرجع ملی حقوق کودک در وزارت دادگستری نیز با هدف ترویج این الگو، در اردیبهشت ۱۴۰۲ جلساتی با پنج استان دارای بیشترین کودکان درگیر آسیب برگزار کرد.
وی ادامه داد: همزمان دادستانی کل کشور نیز با استناد به سند تحول قضایی، این الگو را به دادستانهای کشور ابلاغ کرد و سازمان امور اجتماعی وزارت کشور هم در جهت تدوین اساسنامه و شیوهنامه اقدام کرد. در نهایت، سازمان بهزیستی این الگو را پس از تصویب در بند ۲ جلسه ۱۳۴۲ به ادارات کل سراسر کشور ابلاغ کرد.
وی افزود: معتقدم مجتمع شوق زندگی از ابتدای فعالیت تاکنون، در دو مسیر توسعه کمی و کیفی حرکت کرده است. از نظر کمی، این مجتمعها اکنون به ۱۴ مرکز از جمله دو مرکز در تهران گسترش یافتهاند و از نظر کیفی نیز الگوی فعلی تهران بسیار پیشرفتهتر از الگوی اولیه در مشهد است.
وی گفت: در این الگو، خدمات اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و حتی قضایی با تمرکز بر سازمان بهزیستی و همکاری سایر نهادها، به شکلی جامعتر و کارآمدتر ارائه میشوند.
رئیس سازمان بهزیستی ادامه داد: مجتمع شوق زندگی دارای رویکردها و کارکردهای بسیار مهمی است؛ نخست کارکرد افتراقی، تخصیصی و محافظتی آن. افتراقی به معنای متفاوت بودن نظام قضایی و حمایتی متمرکز بر کودک، تخصیصی به معنای ارائه خدمات ویژه به کودکان، و محافظتی به معنای ایمنسازی محیط خانواده و جامعه برای کودک،پ بهویژه کودکانی که در معرض آسیب هستند.
وی گفت: با این رویکرد، سرعت انجام امور کودک و نوجوان افزایش یافته است به عنوان نمونه، در تهران مدت نگهداری در مراکز موقت از ۲۶۱ روز به ۹۰ روز کاهش یافته و تعادل ورودی و خروجیها نیز بهبود یافته است. در سال ۱۴۰۳ در مجتمع آمنه تهران، ۲۴۱ ورودی در مقابل ۶۰۰ خروجی ثبت شده است.
حسینی افزود: همچنین در تهران، شاهد کاهش محسوس کودکان کار و خیابانی هستیم. دومین رویکرد این مجتمعها، تجمیعی و تلفیقی بودن آنهاست اگرچه پیش از این در حوزه قضایی دادسرای ویژه اطفال و در حوزه بهزیستی اورژانس اجتماعی و مراکز خدماتی وجود داشت، اما ساختاری تجمیعی که همه این خدمات را در یکجا ارائه دهد، وجود نداشت.
رئیس سازمان بهزیستی اظهار کرد: این تجمیع باعث کاهش هزینهها نیز شده است؛ به طوری که هزینه ساماندهی در تهران از ۳ میلیارد تومان به ۳۰۰ میلیون تومان کاهش یافته است.
وی ادامه داد: سومین رویکرد، دسترسپذیری و مداخلات طلایی بههنگام است. وقتی کودک نیاز به خدمات تخصصی، قضایی یا حرفهای دارد، باید این خدمات در زمان مناسب و بهصورت متمرکز ارائه شود؛ تجربه تهران نشان داده که با این رویکرد موفقیتهای چشمگیری در کاهش خطرات برای کودکان حاصل شده است.
حسینی گفت: چهارمین رویکرد، فراقضایی و پیشگیری رشدمدار است. یعنی تلفیق نگاه حمایتی، حرفهای و تربیتی برای ساماندهی کودکان، نه صرفاً از مسیر انتظامی-قضایی، بلکه با رویکرد اجتماعی-تربیتی مؤثر و اثربخش.
وی افزود: پنجمین رویکرد مهم، خانوادهمحوری است. اکنون از میان ۶۰۰۰ ورودی کودک، بیش از ۸۰ درصد به خانواده زیستی، جایگزین یا فرزندخوانده بازمیگردند و کمتر از ۲۰ درصد به مراکز شبهخانواده سپرده میشوند. این مراکز نیز باید خدماتی شبیه خانواده ارائه دهند.
حسینی گفت: به عنوان نمونه در مجتمع شوق زندگی آمنه تهران در سال ۱۴۰۳ از میان ۱۱۴۳ کودک پذیرششده، ۵۳۴ کودک (معادل ۴۶.۵ درصد) به خانواده بازپیوند داده شدند، ۴۷۸ کودک (۴۱.۲ درصد) به فرزندخواندگی سپرده شدند و تنها ۱۲ درصد به مراکز شبهخانواده منتقل شدند. این آمار نشاندهنده موفقیت رویکرد خانوادهمحور این مجتمعهاست.
وی در پایان اظهار کرد: من مجتمع شوق زندگی را گامی برای «موج و شوق زندگی» میدانم. جامعهای که دوستدار انسان باشد، باید دوستدار کودک هم باشد و چنین جامعهای باید محیطی محافظتی برای کودک فراهم کند. مجتمعهای شوق زندگی الگویی هستند برای ساختن محیطی سالم، بدون مانع و ایمن برای کودکان و نوجوانان.
وی افزود: ما اکنون به فکر توسعه این الگو به دیگر حوزهها، از جمله زنان و سایر نیازهای کودکان نیز هستیم. کودکان بهشت زندگی و توسعهاند؛ باید دست در دست هم، یاریشان کنیم؛ چراکه جامعه امروز، تصویر کودکان دیروز است و جامعه فردا، بازتابی از کودکان امروز خواهد بود.
نظر شما