به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، طلاق واقعه تلخی است که متاسفانه برخی از زوجین بنا به دلایل مختلف آن را تجربه میکنند، اتفاقی که گویا یک شبه همه زندگی آنان را زیر و رو کرده و وارد دنیایی پیچیده میکند که گاه هیچ آشنایی با لایههای زیرین و پنهان آن ندارند.
هر چند طلاق در پارهای موارد بهترین انتخاب ممکن برای زوجینی است که علیرغم تلاشهای فراوان نتوانستهاند به مسیری مشترک برای ادامه زندگی برسند، اما نمیتوان پیامدها و آسیبهای ناگوار آن را هم نادیده گرفت به ویژه در خانوادههایی که صاحب فرزند هم هستند شرایط شکل پیچیدهتر و سختتری به خود میگیرد.
در حقیقت کودکان قربانیان جدایی تلخ والدین هستند که به ناچار باید برای ادامه زندگی یکی از والدها را انتخاب کنند در حالیکه قلب و روح آنان، بودن در کنار پدر و مادر را فریاد میزند اما طلاق سدی بزرگ برای دستیابی آنان به این خواسته به حق است.
متاسفانه پیامدهای ناگوار طلاق فقط متوجه بزرگترها نیست بلکه کودکان هم از آسیبهای متعدد آن در امان نیستند و در صورت عدم آگاهی والدین و خانوادهها از شیوه درست تربیتی این دسته از کودکان شدت مشکلات افزون شده و آسیبهای زیادی متوجه کودکان و به ویژه نوجوانان میشود که در دوران حساسی از زندگی خود قرار دارند.
هر چند طلاق در پارهای موارد بهترین انتخاب ممکن برای زوجینی است که علیرغم تلاشهای فراوان نتوانستهاند به مسیری مشترک برای ادامه زندگی برسند، اما نمیتوان پیامدها و آسیبهای ناگوار آن را هم نادیده گرفت به ویژه در خانوادههایی که صاحب فرزند هم هستند شرایط شکل پیچیدهتر و سختتری به خود میگیرد.
در حقیقت کودکان قربانیان جدایی تلخ والدین هستند که به ناچار باید برای ادامه زندگی یکی از والدها را انتخاب کنند در حالیکه قلب و روح آنان، بودن در کنار پدر و مادر را فریاد میزند اما طلاق سدی بزرگ برای دستیابی آنان به این خواسته به حق است.
متاسفانه پیامدهای ناگوار طلاق فقط متوجه بزرگترها نیست بلکه کودکان هم از آسیبهای متعدد آن در امان نیستند و در صورت عدم آگاهی والدین و خانوادهها از شیوه درست تربیتی این دسته از کودکان شدت مشکلات افزون شده و آسیبهای زیادی متوجه کودکان و به ویژه نوجوانان میشود که در دوران حساسی از زندگی خود قرار دارند.
صبا خیاطان در گفتگو با خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، اظهار کرد: طلاق یک اتفاق بزرگ برای کودک و نوجوان محسوب میشود و قطعا تاثیراتی را به همراه دارد که به نوعی میتواند آسیب محسوب شود، همانطوری که یک زندگی فاقد کارکرد مناسب برای کودک و نوجوان آسیبزا است.
وی افزود: طلاق یک راهکار است که در زمان مناسب میتوان از آن استفاده کرد اما قطعا راهکار و اقدام اول نیست، برای برخی زندگیها که احتمال وقوع آسیبهای شدید و جدی وجود دارد جدایی راهکاری است که در قیاس با ادامه زندگی، آسیب کمتری به کودک و نوجوان وارد میکند.
دکتری تخصصی روانشناسی کودک و نوجوان با اشاره به عمدهترین آسیبهایی که طلاق متوجه کودک و نوجوان میسازد، گفت: داشتن احساس گناه یکی از مهمترین مشکلات کودکان و نوجوانان در زمان طلاق والدین است به عبارتی اینگونه تصور میکنند که در جدایی پدر و مادر خود نقش دارند و متاسفانه برخی والدین به این مشکل دامن میزنند.
وی ادامه داد: برخی والدین پس از جدایی به فرزندان خود میگویند که رفتار یا گفتار شما باعث جدایی ما از یکدیگر شد و با این عمل احساس گناه را در کودکان خود تشدید میکنند در حالی که فرزندان نقشی در جدایی و طلاق والدین ندارند.
خیاطان عنوان کرد: ترس و اضطراب از رها و طرد شدن دیگر آسیب طلاق والدین است که در بزرگسالی همراه فرزندان طلاق است چراکه متاسفانه پس از طلاق معمولا یکی از والدین به طور کامل ارتباط خود را با فرزند قطع میکند که این یک کار کاملا اشتباه است.
وی اذعان کرد: کودکان و نوجوانان در معرض طلاق والدین خیلی دچار احساس نامنی و ترس از آینده میشوند و همین موضوعات بخشی از ذهن آنان را درگیر میکند.
دکتری تخصصی روانشناسی بیان کرد: برخی از والدین کودکان را در کشمکش خود با همسرشان دخیل میکنند یعنی به کودک احساس گناه میدهند حتی ممکن است برخی والدها بخواهند با فرزند خود تیمی را علیه والد دیگر تشکیل دهند که همین امر هم آسیبزا بوده، زیرا کودک یا نوجوان به هر دو والد نیاز دارند.
وی اضافه کرد: احساس عمیقی از اندوه، اضطراب و خشم در فرزندان طلاق ایجاد میشود که در صورت عدم همراهی و کمک والدین میتواند منجر به افسردگی کودک یا نوجوان شود.
خیاطان عنوان کرد: بهترین راهکار برای کنار آمدن کودک یا نوجوان با طلاق والدین این است که تحت نظر یک مشاور باشد تا کمک به حل و هضم موضوعات کند ضمن اینکه والدین هم باید یک سری مراقبتها را داشته باشند.
وی تاکید کرد: والدین نباید در حضور فرزندان خود با هم دعوا کرده یا آنان را در مشکلات خود دخیل کنند و حتما در مورد آینده فرزندان و نحوه درست نگهداری و تامین هزینه آنها با هم صحبت کنند.
خیاطان متذکر شد: والدین هر چند از یکدیگر جدا شده و احتمالا دچار اختلالات شدیدی هستند اما باید بتوانند در موضوعات مربوط به کودک یا نوجوان با هم به توافق برسند و سعی کنند با یکدیگر همنظر بوده و روشهای تربیتی متفاوتی را پیش نگیرند.
وی ادامه داد: به ویژه در دوره نوجوانی عدم توافق بین والدین برای فرزند مساله ایجاد میکند، به طور مثال فرزند ممکن است با یک والد زندگی کند اما به سمت والد دیگری برود که به او آزادی عمل یا پول بیشتری میدهد.
دکتری تخصصی روانشناسی بیان کرد: والدین باید به فرزندان خود احساس امنیت دهند که ما به رغم اینکه از هم جدا شدهایم اما در مورد تو با یکدیگر اتفاق نظر داریم و همیشه کنار تو خواهیم بود.
وی تاکید کرد: اگر یک زندگی مشترک به بمبست رسیده و نتیجه تلاشها و مشاورهها برای ادامه و احیای آن بیثمر بوده باشد و در نهایت تصمیم به طلاق گرفته شود، در چنین شرایطی هر چقدر طلاق زودتر و در زمان کودکی اتفاق بیفتد برای فرزند بهتر است زیرا دوران نوجوانی خود بحران آفرین و تنشزا بوده و همراه با بحران طلاق شرایط دشوار و طوفان بزرگی را ایجاد خواهد کرد.
خیاطان تصریح کرد: برای بیان تصمیم طلاق، والدین باید زمان مناسبی را انتخاب کنند به طور مثال در زمان امتحانات نباشد و حتما هر دو والد با فرزند خود گفتگو داشته باشند و متذکر شوند که به رغم جدایی، تو را دوست داشته و برایت ارزش و اهمیت قائل هستیم و تو حق انتخاب داری که با چه کسی زندگی کنی و با نفر دیگر هم ارتباط داشته باشی و چنانچه ملاحظه کردند فرزندشان دچار تنش یا مشکل شده حتما از مشاور کمک بگیرند.
وی خاطرنشان کرد: واکنش دختران و پسران به طلاق والدین متفاوت است به معنایی دختران از جهاتی دچار آسیب شده و پسران از جهاتی دیگر، معمولا دختران چون اضطراب و تنش زیادی را در اغلب موارد تجربه میکنند دچار بلوغ زودرس میشوند و همین موضوع میتواند با افت تحصیلی، عزت نفس و اعتماد به نفس پایینتر همراه شود.
وی افزود: طلاق یک راهکار است که در زمان مناسب میتوان از آن استفاده کرد اما قطعا راهکار و اقدام اول نیست، برای برخی زندگیها که احتمال وقوع آسیبهای شدید و جدی وجود دارد جدایی راهکاری است که در قیاس با ادامه زندگی، آسیب کمتری به کودک و نوجوان وارد میکند.
دکتری تخصصی روانشناسی کودک و نوجوان با اشاره به عمدهترین آسیبهایی که طلاق متوجه کودک و نوجوان میسازد، گفت: داشتن احساس گناه یکی از مهمترین مشکلات کودکان و نوجوانان در زمان طلاق والدین است به عبارتی اینگونه تصور میکنند که در جدایی پدر و مادر خود نقش دارند و متاسفانه برخی والدین به این مشکل دامن میزنند.
وی ادامه داد: برخی والدین پس از جدایی به فرزندان خود میگویند که رفتار یا گفتار شما باعث جدایی ما از یکدیگر شد و با این عمل احساس گناه را در کودکان خود تشدید میکنند در حالی که فرزندان نقشی در جدایی و طلاق والدین ندارند.
خیاطان عنوان کرد: ترس و اضطراب از رها و طرد شدن دیگر آسیب طلاق والدین است که در بزرگسالی همراه فرزندان طلاق است چراکه متاسفانه پس از طلاق معمولا یکی از والدین به طور کامل ارتباط خود را با فرزند قطع میکند که این یک کار کاملا اشتباه است.
وی اذعان کرد: کودکان و نوجوانان در معرض طلاق والدین خیلی دچار احساس نامنی و ترس از آینده میشوند و همین موضوعات بخشی از ذهن آنان را درگیر میکند.
دکتری تخصصی روانشناسی بیان کرد: برخی از والدین کودکان را در کشمکش خود با همسرشان دخیل میکنند یعنی به کودک احساس گناه میدهند حتی ممکن است برخی والدها بخواهند با فرزند خود تیمی را علیه والد دیگر تشکیل دهند که همین امر هم آسیبزا بوده، زیرا کودک یا نوجوان به هر دو والد نیاز دارند.
وی اضافه کرد: احساس عمیقی از اندوه، اضطراب و خشم در فرزندان طلاق ایجاد میشود که در صورت عدم همراهی و کمک والدین میتواند منجر به افسردگی کودک یا نوجوان شود.
خیاطان عنوان کرد: بهترین راهکار برای کنار آمدن کودک یا نوجوان با طلاق والدین این است که تحت نظر یک مشاور باشد تا کمک به حل و هضم موضوعات کند ضمن اینکه والدین هم باید یک سری مراقبتها را داشته باشند.
وی تاکید کرد: والدین نباید در حضور فرزندان خود با هم دعوا کرده یا آنان را در مشکلات خود دخیل کنند و حتما در مورد آینده فرزندان و نحوه درست نگهداری و تامین هزینه آنها با هم صحبت کنند.
خیاطان متذکر شد: والدین هر چند از یکدیگر جدا شده و احتمالا دچار اختلالات شدیدی هستند اما باید بتوانند در موضوعات مربوط به کودک یا نوجوان با هم به توافق برسند و سعی کنند با یکدیگر همنظر بوده و روشهای تربیتی متفاوتی را پیش نگیرند.
وی ادامه داد: به ویژه در دوره نوجوانی عدم توافق بین والدین برای فرزند مساله ایجاد میکند، به طور مثال فرزند ممکن است با یک والد زندگی کند اما به سمت والد دیگری برود که به او آزادی عمل یا پول بیشتری میدهد.
دکتری تخصصی روانشناسی بیان کرد: والدین باید به فرزندان خود احساس امنیت دهند که ما به رغم اینکه از هم جدا شدهایم اما در مورد تو با یکدیگر اتفاق نظر داریم و همیشه کنار تو خواهیم بود.
وی تاکید کرد: اگر یک زندگی مشترک به بمبست رسیده و نتیجه تلاشها و مشاورهها برای ادامه و احیای آن بیثمر بوده باشد و در نهایت تصمیم به طلاق گرفته شود، در چنین شرایطی هر چقدر طلاق زودتر و در زمان کودکی اتفاق بیفتد برای فرزند بهتر است زیرا دوران نوجوانی خود بحران آفرین و تنشزا بوده و همراه با بحران طلاق شرایط دشوار و طوفان بزرگی را ایجاد خواهد کرد.
خیاطان تصریح کرد: برای بیان تصمیم طلاق، والدین باید زمان مناسبی را انتخاب کنند به طور مثال در زمان امتحانات نباشد و حتما هر دو والد با فرزند خود گفتگو داشته باشند و متذکر شوند که به رغم جدایی، تو را دوست داشته و برایت ارزش و اهمیت قائل هستیم و تو حق انتخاب داری که با چه کسی زندگی کنی و با نفر دیگر هم ارتباط داشته باشی و چنانچه ملاحظه کردند فرزندشان دچار تنش یا مشکل شده حتما از مشاور کمک بگیرند.
وی خاطرنشان کرد: واکنش دختران و پسران به طلاق والدین متفاوت است به معنایی دختران از جهاتی دچار آسیب شده و پسران از جهاتی دیگر، معمولا دختران چون اضطراب و تنش زیادی را در اغلب موارد تجربه میکنند دچار بلوغ زودرس میشوند و همین موضوع میتواند با افت تحصیلی، عزت نفس و اعتماد به نفس پایینتر همراه شود.
دکتری تخصصی روانشناسی حوزه کودک و نوجوان در پایان گفت: پسران در نتیجه طلاق والدین ممکن است یا دچار بلوغ دیررس شوند یا اینکه با احتمال بیشتری درگیر رفتارهای پرخطر و نامناسب شده و به دلیل عدم نظارت والدین ممکن است جذب دوستان ناباب یا اعتیاد و سایر معضلات شوند.
ناصر حقایقپور در گفتگو با خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، در خصوص آسیبهای طلاق روی دانشآموزان اظهار کرد: طلاق تاثیرات فراوانی بر دانشآموزان خواهد داشت، البته این بدان معنا نیست که تمامی فرزندان طلاق این مشکلات را تجربه خواهند کرد اما فرزندان خانوادههای طلاق در زمینههای جسمی، شخصیتی، عاطفی، تحصیلی و سایر موارد وضعیت نامناسبتری نسبت به سایرین تجربه میکنند.
وی افزود: از جمله آثاری که میتوان در این زمینه اشاره کرد اضطراب، تنش و نگرانیهای زیاد، بیاعتمادی، افسردگی، مشکلات تعامل با دیگران و ارتباطات اجتماعی و سازگاری به ویژه با همسالان، رها شدگی و احساس تنهایی و عزلت گزینی، بعضا ناامیدی و یاس و افکار خودکشی، گریز از مدرسه یا افت تحصیلی و تمایل به ترک تحصیل و افزایش تکرار پایه و مردودی، گرایش به مصرف سیگار و اعتیاد به مواد مخدر، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس است.
رئیس اداره امور تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش استان قزوین گفت: بر اساس سبکهای دلبستگی هر دو جنس پسر و دختر آسیبها و تاثیرات مخرب طلاق را تجربه خواهند کرد، براساس پژوهشهای انجام شده در زمینه اضطراب و افسردگی دختران بیشتر آسیب خواهند دید و پسران خانوادههای طلاق در زمینه افزایش پرخاشگری و بزههای اجتماعی در معرض آسیب بیشتری هستند و در زمینه هوش هیجانی و رشد اجتماعی و عاطفی هم دختران آسیب پذیرترند.
وی در خصوص اقدامات پیشگیرانه آموزش و پرورش برای فرزندان طلاق بیان کرد: آموزش مهارتهای زندگی برای دانشآموزان، آموزش مهارت تابآوری و همچنین حل مساله و سازگاری، آموزش فرزندپروری با محوریت آموزشهای تک والدی از جمله اقدامات و برنامههای آموزش و پرورش برای دانشآموزان خانوادههای طلاق است، هر چند شرایط تفکیکسازی دانشآموزان و آموزشهای خاص این گروه از دانشآموزان در مدارس امکان پذیر نیست.
حقایقپور در پایان گفت: آموزش ارتباط موثر با فرزند برای والدین(آموزشهای تک والدی) و آموزش مهارتهای زندگی، برقراری ارتباط موثر و تابآوری برای دانشآموزان و نوجوان میتواند از بار روانی موضوع بکاهد و مشکلات و آسیبهای ناشی از طلاق را کاهش دهد.
وی افزود: از جمله آثاری که میتوان در این زمینه اشاره کرد اضطراب، تنش و نگرانیهای زیاد، بیاعتمادی، افسردگی، مشکلات تعامل با دیگران و ارتباطات اجتماعی و سازگاری به ویژه با همسالان، رها شدگی و احساس تنهایی و عزلت گزینی، بعضا ناامیدی و یاس و افکار خودکشی، گریز از مدرسه یا افت تحصیلی و تمایل به ترک تحصیل و افزایش تکرار پایه و مردودی، گرایش به مصرف سیگار و اعتیاد به مواد مخدر، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس است.
رئیس اداره امور تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش استان قزوین گفت: بر اساس سبکهای دلبستگی هر دو جنس پسر و دختر آسیبها و تاثیرات مخرب طلاق را تجربه خواهند کرد، براساس پژوهشهای انجام شده در زمینه اضطراب و افسردگی دختران بیشتر آسیب خواهند دید و پسران خانوادههای طلاق در زمینه افزایش پرخاشگری و بزههای اجتماعی در معرض آسیب بیشتری هستند و در زمینه هوش هیجانی و رشد اجتماعی و عاطفی هم دختران آسیب پذیرترند.
وی در خصوص اقدامات پیشگیرانه آموزش و پرورش برای فرزندان طلاق بیان کرد: آموزش مهارتهای زندگی برای دانشآموزان، آموزش مهارت تابآوری و همچنین حل مساله و سازگاری، آموزش فرزندپروری با محوریت آموزشهای تک والدی از جمله اقدامات و برنامههای آموزش و پرورش برای دانشآموزان خانوادههای طلاق است، هر چند شرایط تفکیکسازی دانشآموزان و آموزشهای خاص این گروه از دانشآموزان در مدارس امکان پذیر نیست.
حقایقپور در پایان گفت: آموزش ارتباط موثر با فرزند برای والدین(آموزشهای تک والدی) و آموزش مهارتهای زندگی، برقراری ارتباط موثر و تابآوری برای دانشآموزان و نوجوان میتواند از بار روانی موضوع بکاهد و مشکلات و آسیبهای ناشی از طلاق را کاهش دهد.
زهرا غلامرضایی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، بیان کرد: طلاق به عنوان راه حلی که زوجین در مواقع عدم سازگاری انتخاب میکنند علاوه بر آسیبهای متعدد زوجی و اجتماعی، عوارض مختلف و متعددی میتواند برای کودکان طلاق بر جای بگذارد.
وی افزود: این تاثیرات میتواند شامل مشکلات روانی از قبیل اختلالات روانی، خشم و پرخاشگری، احساس گناه، تمایل به منزوی بودن و طرد از جامعه، بروز خلا عاطفی، بیقراری و ترس از دست دادن باشد.
معاون امور پیشگیری بهزیستی استان قزوین تصریح کرد: در پارهای موارد طلاق ممکن است در کودک دوگانگی ایجاد کند یعنی در عین حالی که ناراحت است احساس خوشحالی هم داشته باشد زیرا از تنش و بحث روزمره فیمابین والدین به نوعی رها شده است.
وی خاطرنشان کرد: استرس و اضطراب روزمره هم از جمله مشکلاتی است که معمولا کودکان طلاق تجربه کرده و درمانگران بالینی و مشاوران لازم است تا تدابیر پیشگیرانه و درمانی را برای کودکان طلاق آگاهسازی کنند.
غلامرضایی بیان کرد: طبیعتا وقتی سطح استرس و اضطراب کودکان طلاق افزایش پیدا کند به همان نسبت مشکلات بیشتری هم برای آنان رخ میدهد به طور مثال دچار مشکلات تحصیلی، مشکل در برقراری روابط اجتماعی با دیگران، عدم رعایت قوانین اجتماعی یا گاهی کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس می شوند.
وی عنوان کرد: بحث حمایت و مراقبت از کودکان طلاق ضروری است، همانطوری که در مقوله آموزشهای پیش از ازدواج و آموزش مهارتهای زندگی مشترک برای زوجین و آموزشهای پیش از طلاق تلاش میشود، مراقبت از کودکان طلاق هم جزو بستههای حمایتهای روانی و اجتماعی دولت و درمانگران باید قرار بگیرد.
این مسئول اذعان کرد: از آنجا که طلاق والدین بدون توجه به اراده و خواست کودکان تصمیمگیری میشود؛ لذا کودکان شرایط سختی را تحمل میکنند و پدر و مادرانی که در حال جدایی هستند نیاز است تا در مورد وضعیت روانی کودکان آگاه بوده و مراقبتهای پس از طلاق را یاد بگیرند تا بتوانند حمایتهای لازم پس از طلاق را به منظور پیشگیری از پیامدهای این اتفاق تلخ انجام دهند.
وی متذکر شد: پس از طلاق کودکان معمولا با تغییرات زندگی مواجه میشوند زیرا بنا بر شرایط یا با خانواده پدر یا با خانواده مادر زندگی خواهند کرد و همین امر آسیبهای متعددی را بر کودکان وارد میکند، چندگانگی تربیتی معمولا در مورد فرزندان طلاق رخ میدهد چون مراقبین کودک چند گانه شده و هر کدام از زاویه دیدِ خود ممکن است در مسائل تربیتی کودک دخالت کنند.
غلامرضایی تاکید کرد: اثر عوامل اجتماعی و محیطهای پیرامونی کودک مثل مدرسه هم قابل توجه است و معلمان مدرسه باید از شرایط کودک آگاه باشند تا بتوانند مراقبتهایی را بر اساس وظایف تربیتی خود از کودکان طلاق به عمل آورند.
وی ادامه داد: بحث ناکامیهای روانی کودکان پس از طلاق از دلایل موثر در بروز پرخاشگری در کودکان طلاق است و لازم است مداخلات مورد نیاز جهت کنترل خشم آنان انجام شود.
معاون امور پیشگیری بهزیستی استان قزوین گفت: اقدامات بهزیستی بیشتر شامل مداخلات حین و پیش از جدایی جهت پیشگیری از وقوع طلاق است که در مراکز مشاوره با کمک روانشناسان و تیم درمانگر حدود ۲۰ الی ۲۳ درصد از طلاقهای توافقی منجر به سازش میشود.
وی اظهار کرد: در حال حاضر بستههای حمایتی مدونی برای کودکان به طور جدی ابلاغ نشده است؛ بنابراین با آگاهسازی جامعه هدف که زوجین طلاق هستند باید آنان را ترغیب کرد تا فرزندان خود را به مراکز مشاوره ببرند و از آنان برای پیشگیری از عواقب ناگوار طلاق مراقبت کنند.
غلامرضایی در پایان تاکید کرد: والدینی که جدایی را تجربه میکنند حمایت روانی از کودکان را جزو وظایف خویش بدانند و از بستر خدمات روانشناسی و مشاوران بهره بگیرند.
به گزارش صبح قزوین؛ با توجه به آسیبهای فراوان جدایی والدین بر کودکان ضرورت دارد تا مدیریت و پشتیبانی از فرزندان طلاق صورت بگیرد که این امر یک سیستم حمایتی جمعی اعم از سازمان بهزیستی، نظام روانشناسی، دانشگاه علوم پزشکی و همه کسانیکه که به نوعی در بحث سلامت روان میتوانند سیاستگذاری کنند را میطلبد تا بسته جامعی برای کودکان پس از طلاق ارائه شود و خانوادهها و والدین هم موظف باشند تا بسته حمایتی را از مراکز مشاوره دریافت کنند.
وی افزود: این تاثیرات میتواند شامل مشکلات روانی از قبیل اختلالات روانی، خشم و پرخاشگری، احساس گناه، تمایل به منزوی بودن و طرد از جامعه، بروز خلا عاطفی، بیقراری و ترس از دست دادن باشد.
معاون امور پیشگیری بهزیستی استان قزوین تصریح کرد: در پارهای موارد طلاق ممکن است در کودک دوگانگی ایجاد کند یعنی در عین حالی که ناراحت است احساس خوشحالی هم داشته باشد زیرا از تنش و بحث روزمره فیمابین والدین به نوعی رها شده است.
وی خاطرنشان کرد: استرس و اضطراب روزمره هم از جمله مشکلاتی است که معمولا کودکان طلاق تجربه کرده و درمانگران بالینی و مشاوران لازم است تا تدابیر پیشگیرانه و درمانی را برای کودکان طلاق آگاهسازی کنند.
غلامرضایی بیان کرد: طبیعتا وقتی سطح استرس و اضطراب کودکان طلاق افزایش پیدا کند به همان نسبت مشکلات بیشتری هم برای آنان رخ میدهد به طور مثال دچار مشکلات تحصیلی، مشکل در برقراری روابط اجتماعی با دیگران، عدم رعایت قوانین اجتماعی یا گاهی کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس می شوند.
وی عنوان کرد: بحث حمایت و مراقبت از کودکان طلاق ضروری است، همانطوری که در مقوله آموزشهای پیش از ازدواج و آموزش مهارتهای زندگی مشترک برای زوجین و آموزشهای پیش از طلاق تلاش میشود، مراقبت از کودکان طلاق هم جزو بستههای حمایتهای روانی و اجتماعی دولت و درمانگران باید قرار بگیرد.
این مسئول اذعان کرد: از آنجا که طلاق والدین بدون توجه به اراده و خواست کودکان تصمیمگیری میشود؛ لذا کودکان شرایط سختی را تحمل میکنند و پدر و مادرانی که در حال جدایی هستند نیاز است تا در مورد وضعیت روانی کودکان آگاه بوده و مراقبتهای پس از طلاق را یاد بگیرند تا بتوانند حمایتهای لازم پس از طلاق را به منظور پیشگیری از پیامدهای این اتفاق تلخ انجام دهند.
وی متذکر شد: پس از طلاق کودکان معمولا با تغییرات زندگی مواجه میشوند زیرا بنا بر شرایط یا با خانواده پدر یا با خانواده مادر زندگی خواهند کرد و همین امر آسیبهای متعددی را بر کودکان وارد میکند، چندگانگی تربیتی معمولا در مورد فرزندان طلاق رخ میدهد چون مراقبین کودک چند گانه شده و هر کدام از زاویه دیدِ خود ممکن است در مسائل تربیتی کودک دخالت کنند.
غلامرضایی تاکید کرد: اثر عوامل اجتماعی و محیطهای پیرامونی کودک مثل مدرسه هم قابل توجه است و معلمان مدرسه باید از شرایط کودک آگاه باشند تا بتوانند مراقبتهایی را بر اساس وظایف تربیتی خود از کودکان طلاق به عمل آورند.
وی ادامه داد: بحث ناکامیهای روانی کودکان پس از طلاق از دلایل موثر در بروز پرخاشگری در کودکان طلاق است و لازم است مداخلات مورد نیاز جهت کنترل خشم آنان انجام شود.
معاون امور پیشگیری بهزیستی استان قزوین گفت: اقدامات بهزیستی بیشتر شامل مداخلات حین و پیش از جدایی جهت پیشگیری از وقوع طلاق است که در مراکز مشاوره با کمک روانشناسان و تیم درمانگر حدود ۲۰ الی ۲۳ درصد از طلاقهای توافقی منجر به سازش میشود.
وی اظهار کرد: در حال حاضر بستههای حمایتی مدونی برای کودکان به طور جدی ابلاغ نشده است؛ بنابراین با آگاهسازی جامعه هدف که زوجین طلاق هستند باید آنان را ترغیب کرد تا فرزندان خود را به مراکز مشاوره ببرند و از آنان برای پیشگیری از عواقب ناگوار طلاق مراقبت کنند.
غلامرضایی در پایان تاکید کرد: والدینی که جدایی را تجربه میکنند حمایت روانی از کودکان را جزو وظایف خویش بدانند و از بستر خدمات روانشناسی و مشاوران بهره بگیرند.
به گزارش صبح قزوین؛ با توجه به آسیبهای فراوان جدایی والدین بر کودکان ضرورت دارد تا مدیریت و پشتیبانی از فرزندان طلاق صورت بگیرد که این امر یک سیستم حمایتی جمعی اعم از سازمان بهزیستی، نظام روانشناسی، دانشگاه علوم پزشکی و همه کسانیکه که به نوعی در بحث سلامت روان میتوانند سیاستگذاری کنند را میطلبد تا بسته جامعی برای کودکان پس از طلاق ارائه شود و خانوادهها و والدین هم موظف باشند تا بسته حمایتی را از مراکز مشاوره دریافت کنند.
نظر شما