متأسفانه در شرایطی زندگی میکنیم که نهاد خانواده با انواع تهدیدها روبروست و این تهدیدها و درهمشکستگیها، با سطح پیشرفتگی اقتصادی و صنعتی و همچنین با ارتقای فنآوریها و مدرنیزاسیون جوامع، نسبت مستقیم دارد.
به عبارت دیگر، فاصله گرفتن از سنتها و نحوه زندگی پیشا صنعتی، و حرکت شتابزده به سمت تجدد و مدرنیته، بساط خانواده را برمیچیند و کانون گرم خانوادگی را به سرمای مریخسان زندگیهای تکنفره پیوند میزند. این حرکت گویا از سویی، با کمفروغ شدن چراغ دین در غرب و تأثیر تهاجم فرهنگی غرب بر کشورهای خاور میانه و خاور نزدیک، نیز نسبت مستقیم دارد.
خوشبختانه در کشور ما به یمن استقرار نظام جمهوری اسلامی و به مدد دیدگاههای مترقی دین اسلام نسبت به زن و خانواده، آسیب به خانواده و گسستگی این نهاد، سرعت بسیار کمتری دارد. اگر نبود سد گرایشهای دینی و نگاه متعالی به زنان و جایگاه و حقوق انسانیشان در جامعه، خدا میداند با تهاجم و شبیخون فرهنگی که همچون سیلی بنیانکن به سمت جامعه و مردم ما سرازیر شده، چه بلایی بر سر خانوادههای ایرانی میآمد.
به هر روی به جهت فراگیر شدن تکنولوژی اطلاعات و برتری یافتن رسانهها در دنیای امروز، تأثیر و تأثر فرهنگی، گریزناپذیر است و باید تلاش بسیار زیادی صورت گیرد تا تأثیرات فرهنگ مخرب غرب بر زنان و خانوادههای ایرانی مسلمان به حداقل برسد.
خبرهای منتشر شده از منابع آماری و اطلاعاتی غرب، وضعیت بسیار اسفباری از اوضاع خانواده در آن سوی جهان را نشان میدهد. آمار اتحادیه اروپا نشان میدهد که نزدیک به ۵۰ درصد کودکان اروپایی، یا خانواده تک والد دارند یا اصلا خانواده ندارند. وضعیت در کشور آمریکا نیز به همین صورت است. همچنین میزان طلاق در کشورهای پیشرفته، به مراتب گستردهتر و فراتر از آمار کشور ما است.
در مجموع، خبرهای خوشی از وضعیت نهاد خانواده در سراسر جهان به گوش نمیرسد و به نظر میرسد در کشور خودمان، اجماع و همگرایی بیشتر، برنامهریزی دقیقتر، اعتبارات بیشتر و جدیت مدبرانهتری برای حفظ نهاد خانواده و زیربنای جامعه نیاز داریم.
سازمان بهزیستی، حداکثر تلاش خود را انجام میدهد و علاوه بر اینکه در بحث ازدواج گروههای هدف، موانع را از سر راه برمیدارد و با دادن کمکهای بلاعوض مادی و جهیزیهای، کار پیوند را آسان میسازد، به آموزشهای پیش از ازدواج، آموزشهای خانواده و مشاورههای گوناگون در سطوح مختلف هم اهتمام دارد.
همچنین در بحرانهای فردی و خانوادگی وارد میشود و با مشاوره، مددکاری و کار تخصصی روانشناسی، تلاش میکند از آزار زنان و کودکان بکاهد و خشونت علیه آنان را خنثی سازد تا نهاد خانواده پایدار بماند و تکانههای اقتصادی و اجتماعی، این نهاد لرزان را از هم نپاشد.
لکن اعتبارات این بخشها کافی نیست و نیاز به تقویت گستردهی منابع و همچنین کارآمد کردن شیوهها دارد. نیز باید همگرایی، وحدت رویه، وحدت مدیریت اجرایی و پرهیز از موازی کاری، در دستور کار جدی سازمان امور اجتماعی کشور قرار گیرد تا اعتبارات موجود به بهترین نحو ممکن در مسیر پایداری و استحکام خانواده هزینه شود.
برخی متفکرین و نظریهپردازان معتقدند هیچ اقدامی در سطح یک جامعه جدای از سایر کشورها قادر به جلوگیری از فرایندهای تغییرات سریع اجتماعی و دگرگونیهای نهادی نیست و اتفاقات جوامع مختلف، کشورهای گوناگون را درگیر میکند و خواه و ناخواه همه را در مسیر دگرگونی قرار میدهد به گونهای که ایستادگی در قبال این تغییرات ناممکن است.
اما ما علاوه بر اینکه دستورات دینی محکم برای این امر داریم، اصول اعتقادیمان نیز این است که باید در مقابل ویرانگریهای فرهنگی و اجتماعی بایستیم و با کمک دولت و خیرین، از اتفاقات بد در خانوادهها جلوگیری نماییم تا بتوانیم آیندهی بهتری را برای جامعهی رو به رشد و امیدوار فردا، رقم بزنیم. برای هر گونه پیشرفت اجتماعی، نیاز داریم خانواده پایدار بماند و فرزندان و آیندهسازان در محیطی امن و آرام به رشد و بالندگی ادامه دهند. فقط در این صورت است که سرمایههای انسانی آینده، دیندار، سالم، دلسوز، فداکار، نوعدوست و خدامحور خواهند بود و خانواده، همچنان ستون استوار توسعه متوازن خواهد ماند.
مسعود فیروزی
مدیر کل بهزیستی خراسان رضوی
نظر شما